استیو جابز تبدیل به اسطوره و کلیشه های موجود در مورد استیو جابز می شود. تبدیل شدن به استیو جابز، به پرسش اصلی درباره زندگی و زندگی همکاران و مدیران اپل پاسخ می دهد: چگونه یک مرد جوان چنین بی پروایی و متکبرانه که وی از شرکتی که او تاسیس کرده است تبعید شده است، تبدیل به موثر ترین رهبر کسب و کار کسب و کار در زمان ما شده است، در نهایت تبدیل زندگی روزانه میلیاردها نفر
Schlender و Tetzeli روشن می کنند که موفق شدن یوبی سافت در Apple، بسیار پیچیده تر از انتخاب محصولات درست بود: بیمار تر شد؛ او یاد گرفت که به دایره درونی وی اعتماد کند و اهمیت رشد این شرکت را به طور فزاینده ای، نه تنها برای خیره شدن بازی در حال تغییر محصولات.
یک حساب غنی و آشکار، تبدیل شدن به استیو جابز نشان می دهد که ما چگونه یکی از بلندپروازانه ترین ارقام زمان ما است.
خرید کتاب استیو جابز باشید
جستجوی کتاب استیو جابز باشید در گودریدز
معرفی کتاب استیو جابز باشید از نگاه کاربران
من ترجیح می دهم بیوگرافی والتر ایزاکسون جابز. تبدیل شدن به استیو جابز، سابقه صنعت کامپیوتر از Apple I به PC به iPhone و بیوگرافی جابز است (شما ممکن است یا شاید آن را دوست ندارید) و نقاشی کمی گرمتر از جابز را در چند مورد نقاشی می کند، اما او آنچه که او بود، و تصور جابجایی از هر دو کتاب بسیار مشابه است. این کتاب بیش از یک کتاب کسب و کار نوع احساس به آن .... و من به طور کلی از کتاب کسب و کار نفرت است، اما این به طور کلی سرگرم کننده و ارزش خواندن اگر شما می خواهید برای خواندن بیشتر در مورد جابز.
مشاهده لینک اصلی
این کتاب پس از چهار سال توسط زندگینامه معتبر و قابل فروش ترین والتر ایزاکسون، استیو جابز، که چند ماه پس از مرگش در سال 2011 منتشر شد، منتشر شده است. سه اصل اصلی تفاوت بین دو کتاب را برجسته می کنند: اول، نویسندگان استیو جابز تبدیل به روزنامه نگاران می شود که از سال 1986 تا اوایل سال 2011 میلادی خود را از بنیانگذاران اپل پوشش داده است، در حالی که ایزاکون، هر چند بی تردید یک بیوگرافی استادانه، تنها در سال 2009 به عنوان خبرنگار مجاز شناخته شد. دوم، اگرچه من هیچ راهی برای دانستن برای اطمینان ندارم، من اعتقاد دارم که تبدیل شدن به استیو جابز در واکنش به کتاب پرفروش Isaacson نوشته شده است. به عنوان نویسنده اصلی، برنت شلیندر، خبرنگار و سردبیر برای فورچون، در یادداشت های منبع پس از متن، \"ما در تلاش برای دستیابی به این کتاب است. . . درک عمیق تر از استیو جابز، زرادخانه ای که همیشه در حال توسعه مهارت ها و توانایی های کارآفرینی است و عمیق شدن تقریبا مسيحيتی او برای تأثيرگذاري بر جهانش. »(عمیق تر از آنچه که من می خواهم و يا چه کسی؟) در ساير کلمات، علی رغم رفتار بد و بد او در دوران پیش از موعد مقرر این شرکت، او رشد زیادی کرده است، در مورد مدیریت مدرک بسیار زیادی آموخت و هر دو توانایی و محدودیت هایش را بهتر درک می کرد. بدون تردید، تشخیص سرطان که او از سال 2004 تا 2011 زندگی می کرد نیز کمکش را برای تشدید توجه خود به آن چیزهایی که برای او مهم بود، مورد توجه قرار داد. سه، توجه بیشتر، تبدیل شدن به استیو جابز توسط مشتاقانه مردم او بهترین را می شناخت: کسانی که در اپل و پیکسار و همکارانش در دره سیلیکون کار می کردند. در مقابل، پذیرفتن در کتاب \"دره اسحاق\" در بهترین حالت مخلوط شد، به رغم بررسی های عجیب و غریب که در همه مکان های مناسب دریافت شده بود (نیویورک تایمز، نیویورک نقد کتاب، گاردین، نیویورکر، و غیره) من هم آن را دوست داشتم بررسی من اینجاست اما من این مرد را نفهمید. شلندر و ریک تتزیلی، همکارش، در مورد واقعیت توضیح دادند که به توضیح هر سه عامل کمک می کند. در طول نه سال، اپل قبل از سرنگونی او در سال 1985، \"اتیو جابز\"، بدترین فرزندش بود، واقعا چیزی بیش از یک برادر ناتمام بود. \"اما بعدها، همانطور که آنها نوشتند،\" در حالی که دور از اپل [از سال 1985 تا 1997]، استیو جابز شروع به یادگیری نحوه استفاده از نقاط قوت او و نحوه تضعیف تا حدودی نقاط ضعف او کرد. این واقعیت مخالف افسانه های معمول در مورد استیو است. در تخیل عظیم، او یک معشوقه ستیزه گر با لمس طلایی برای چیدن محصولات و به همان اندازه پسر خیره کننده یک جنس بدون دوست، بدون صبر و اخلاق است؛ او زندگی و مرگ را به عنوان او متولد شد - نیمه نابغه و نیمه احمق است. \"اگر این تصویر کامل بود، آنها اصرار دارند، جابز هرگز نباید یکی از بزرگترین بازرگانی کسب و کار هرگز\". Schlender و Tetzeli بر نقش دیگر افراد قابل توجه در آموزش استیو جابز تأکید دارد. ابتدا Regis McKenna، گوی بازاری افسانه ای دره سیلیکون، که تلاش برای توسعه نام تجاری اپل را هدایت کرد، بود. برای یک زمان، جان Sculley این نقش را - یک زمان کوتاه. پس از آن جفت نابغه جابز پس از خرید ژرمان لوکاس انیمیشن متحرک خریداری شد و جایی که پیکسار، انیماتور و داستان نویسان درخشان، جان لستر و مدیر برجسته شرکت Ed Catmull، از جانبداری نجات یافتند. بدون تردید او همچنین بسیاری از دانش آموزان خود را، بیل گیتس آموخته است. (حداقل، او آموخت که چگونه محصولات را طراحی نکنید.) در میان همکارانش، ارتباط عمیق و سازنده اش با طراح انگلیسی Jony Ive بود که فروشگاه طراحی اپل را در همکاری نزدیک با جابز در دور دوم خود اجرا کرد در شرکت بمان بدیهی است، اما همسرش لورن پاول جابز، باید از اعتبار زیادی برخوردار باشد تا از حاشیه های تیز خود کنار گذاشته شود. برای هر کسی که توانایی همدردی و تجربه کسب و کار را داشته باشد، چگونه استیو جابز در مورد اپل به نظر می رسد تکان دهنده است. این شرکت در اواخر دهه 1990 در آستانه ورشکستگی قرار داشت و قربانی قضاوت بد تعدادی از مدیران نامناسب و هیئت منفعل بود. بلافاصله پس از تسلیم نقش مهم در شرکت، جابز تا جایی که از اواخر سال 1998 میلادی \"هزاران نفر از مکینتاشهای غیرقابل فروش\" را به محل دفن زباله انداخت، وارد شد. او بی رحمانه خط تولید ده ها تن را به یک \"خط مقدم\" فقط چهار محصول. و او ده ها هزار شغل را قطع کرد. از دیدگاه انسان یا محیط زیست، این تغییرات به سختی قابل تحسین بود. اما آنها ترفند را انجام دادند. اواخر دهه 2000، اپل دوباره به عقب بازگشته و از سفر کوتاه خود برای تبدیل شدن به ارزشمندترین کسب و کار در جهان برخوردار است. پس از استیو جابز، نه تنها در یک چهارم قرن گزارش در مورد شرکت، بلکه در مصاحبه ها با تعداد زیادی از مردم که مرد را می دانستند. این یک دستاورد فوقالعاده است.
مشاهده لینک اصلی
در این نوشتار در ابتدای این کتاب آمده است که زمانی که استیو جابز 24 ساله شد، اپل سه ماه در ماه به فروش 3000 کامپیوتر رسید. 25 ساله. این باعث شد که من بسیار قدیمی و غالبا بی فایده احساس کنم، اما اگر شما تقریبا در هر نقطه از زندگی خود را به جابز در مقایسه با جک در آن زندگی می کنید، این احساس اجتناب ناپذیر است. Sklender و Tetzeli در بسیاری از روزهای اولیه اپل ، نقاشی آن در سکته های قلم مو سریع است که هنوز به اندازه کافی ده سال اول اپل و مشاغل را نشان می دهد. آنها به طور ضمنی فرض می کنند که خواننده نیز بیوگرافی والتر ایزاکسون را خوانده است. این خوب است با من مانند مرد عنکبوتی، این یک داستان منشائی نیست که مجبورم دوباره ببینم. چون این کتاب استیو جابز نامیده نمی شود (بعدها در این کتاب توسط تیم کوک، مدیرعامل اپل به عنوان «ناامید کننده» شناخته شده است). استیو جابز به نام تبدیل شدن به استیو جابز نامیده می شود. این یکی در مورد چگونگی شناخته شدن استیو جابز از دهه 1980 (که شخص عمومی اش در \"ژنیوس جرک\" یا گاهی اوقات در اطرافش گیر افتاده بود) در دهه 1990 مجبور شد به ناتوانی نزدیک بپردازد و از طریق شکست فوری از NeXT و موفقیت بی سابقه پیکسار، و در اواخر دهه 1990 تا 2000s ظهور کرد تا مجددا سرمایه گذاری کند که در حال حاضر سودآور ترین و یکی از تاثیر گذار ترین شرکت های این سیاره است. استعداد ویژه این کتاب این موفقیت های باورنکردنی را به دست می دهد مشاغل در مورد توجه بیشتر، اما او را به اشتباهات او. در یک نمونه خاص در مورد شکستهای کوتاه مدت Pixar قبل از سال 1995، Schlender و Tetzeli دولت: \"Steve بعدها در زندگی خود ادعا می کند که او همیشه معتقد بود که Pixar در نهایت ایجاد محتوای عالی است، اما این فقط بود مورد. \"در عین حال، بخش دیگری از شخصیت گیج کننده او، شگفتی شگفت انگیز کودکش، قدردانی می شود. من فکر نمی کنم هر گونه اشتباهی که جالب ترین قسمت این کتاب جابز باشد، استعاره مفهومی مایکروسافت را در یک گفتگوی با بیل گیتس، و گیتس، با او خندیدن، همراه با او می اندازد. بهترین بخش این است که سیزدهم: استنفورد آن را جدا از آنچه که واقعا ساخته شده جابجایی تیک، و آنچه واقعا او را در دوم خود را با اپل موفق. اگر شما هیچ وقت آن را مطالعه نکنید یا آن را تماشا نکنید، این فصل همچنین آدرس شروع کار Stanford را به طور کامل چاپ می کند. همانند زندگی اش، \"الهام بخش، مخوف و بدون انسجام انسانی، تا انتها بود.\" اگر در این کتاب (من می توانستم از کتابخانه) را زیر نظر داشته باشم، زیر خط کشیده ام € |- â € œEmate را کلیک کرد، آن را یک دستگاه عجیب و غریب جادار بود که مانند یک لپ تاپ جوان انجام شد در aquamarine شفاف، با پوشش لامپ و سوراخ یکپارچه در امتداد یک لبه است که به عنوان دسته عمل می کند. \"این به نظر می رسد مانند یک پیشکسوت که من نمی دانستم به iMac نسل اول، رایانه مورد علاقه من به دنبال رایانه اپل تا به حال ساخته شده است.] - \"مردم می خواهند به رنگ [استیو جابز] مانند میگل آنژ، شما می دانید؟ â € | اما او عصبی عجیب و غریب نلی بود، مانند یک پیرمرد قدیمی، کوچک، پیرمرد کوچک گفت: â € ~Shall من یکی دیگر از نیکل را از آن برداشت؟ â € â € œâ € œSteve کسب و کار و طراحی منیزا نیست جاسوسی رسانه ها را دوست دارد به تصویر بکشد - خوب او است، اما نه همیشه. \"این یک طرف استیو زندگی بود که به ندرت دیده می شد، و او هیچ تلاشی برای تبلیغ آن. افسانه کلی استیو یک شخصیت درخشان و رانده شده بود که هرکدام یا هرکسی را برای کار خود قربانی می کرد یا کنار می گذاشت، این نتیجه ناگوار را به وجود آورد که او پدر و فیلسوفی بد و مرد ناتوان از مراقبت و عشق بود. این یک کلیشه بود که هرگز با تجربه شخصی من از نزدیک نمانده بود. شما نمیتوانید نقاط را به جلو بکشید. شما فقط می توانید آنها را به عقب برسانید. â € \"مشاغل -\" آن آیفون نشسته در جیب شما دقیقا معادل از ابر رایانه Cray XMP از بیست سال پیش است که به هزینه ده میلیون دلار است. این سیستم همان سیستم عامل، همان سرعت پردازشگر، ذخیره سازی داده های مشابه، فشرده سازی به یک دستگاه ششصد دلاری است. \"مارک آندرسن -\" اما خورشید تنظیم خواهد شد و خورشید خواهد شد بلند شوید و فردا در غم و اندوه ما بر روی ما ببخشید و ما همچنان با هدف، حافظه، اشتیاق و عشق زندگی خواهیم کرد. \"- همسرش، لورن، در مراسم یادبود او.
مشاهده لینک اصلی
Ive سالها به عنوان روزنامه نگار و نویسنده به ضرب و شتم سیلیکون ولی حمله کرد. این بهترین زندگینامه استیو جابز است. متوجه شدم که جابز خودش اسحاقسون را برای نوشتن کتاب سفید و سفید چاق نوشته است، اما این نویسنده به قدری بهتر است که با توجه به پیشینه او، توانایی آن را داشته باشد. یک نمونه ساده از نفوذ او: او توانست مدتها قبل از اینکه بر روی صحنه اتفاق افتاد، بتواند استیو جابز و بیل گیتس را در خانه جک، و سپس در وودزید، کالیفرنیا، مصاحبه ای خصوصی با آنها انجام دهد. من نمی توانم بگویم من هر روزنامه نگار دیگری را می شناختم که این نوع نفوذ را داشت. ایساکون، اگر بخواهد، مهمترین بخش داستان جابجایی، هسته را به طور کامل از دست می دهد. این داستان چیزی است که شغل در تبعید از 12 سالی که در کمپانی شکست خورده بعدی خود بود، پیش از بازگشت به اپل بود. این فرصت بوجود آمد زیرا اپل بعد خریداری کرد. و جابز توسط عدم بازگشت به شرایط بسیار متفاوت و بسیار عجیب و غریب آغاز شده است. آنچه در این کتاب پیدا خواهید کرد و نه در سفید و سفید بزرگ، این است که چگونه جابز توسط مدیر عامل شرکت Pixar (شرکتی که در آن جابز سرمایه گذاری شدید)، اد کاتمول، در مورد نحوه مدیریت افراد بسیار خلاق. جابز هیچ وقت نمی دانست چگونه این کار را برای اولین بار با تیم مکینتاش انجام دهد. او قصد ندارد برخی از همان اشتباهات را در بازگشت او. پس از تمیز کردن خط تولید محصولات اپل و بازاریابی، جک توجه خود را به سیستم عامل جدید Mac و iProducts جلب کرد. باز هم، این از بعدی می آید. سیستم عامل آن اساس Macintosh جدید و iProducts شد. داستان کامل این به طور موثری در کتاب بزرگ، چربی، سفید پوشانده نشده است. این کتاب همچنین دارای ویژگی کوتاهتر از کتاب سفید، بزرگ و چرب است. نویسنده عاقلانه تصمیم گرفت تا تکرار نکند که اکثر مردم قبلا در مورد جابز، از جمله برخی از داستان های مورد علاقه، را می دانستند. او به چیزهای جدید حرکت می کند، که انتخاب درست بود.
مشاهده لینک اصلی
شاید در مورد این بیوگرافی جدید و در عین حال، خیلی کم باشد و شاید به اندازه کافی برای درک نوع پیچیدگی هایی که می توانید در یک کتاب به آن بیفزایید، وجود دارد. درست است: به نظر می رسد یک پایان نامه در دست است و احتمالا برخی از ترتیبات آن را از طریق. و هنوز، استدلال قانع کننده ای برای اینکه چگونه نویسندگان قصد کنار گذاشتن را داشته باشند، شما هنوز هم پیچیده ای از احساسات و انگیزه ها را می بینید. سخت است که بین خطوط بیندازید و برای فهمیدن در اقدامات غیر از خودتان (و حتی در آن زمان، گاهی اوقات هم خیلی مرموز) پیدا کنید. اما روایت می تواند شما را از داستان به داستان هدایت کند و ایده ها و عناصر جدیدی از شخصیتی را که به شدت به دو ویژگی شناخته شده است، بیفزایید و تصویر کاملتری را نشان دهد. دشوار است که اغلب افرادی که قبلا می دانند، هر کدام از این حوزه ها را جذب کرده و در نهایت به کشف حوادث کوچکی از شخصیت، ایده ها و ذهن توجه کنند. برای کسب اطلاعات در مورد حقیقت بیشتر - از طریق فیلترهایی که ما هرکدام خود تصمیم می گیریم - و در نتیجه با یک تصویر متفاوت است. شغل رسمی زندگینامه را مدیریت نکرد هرگز از طریق جریان و سبک به دست نیامده است. اما این پروسه به عنوان یک داستان بهتر عمل می کند و شخصا بیشتر است، اما همچنان توانسته است تصویر شخصیتی را که تاثیر زیادی در بسیاری از زندگی های فعلی ما داشته است، بیرون بکشد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب استیو جابز باشید
خرید کتاب استیو جابز باشید
جستجوی کتاب استیو جابز باشید در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
این کتاب پس از چهار سال توسط زندگینامه معتبر و قابل فروش ترین والتر ایزاکسون، استیو جابز، که چند ماه پس از مرگش در سال 2011 منتشر شد، منتشر شده است. سه اصل اصلی تفاوت بین دو کتاب را برجسته می کنند: اول، نویسندگان استیو جابز تبدیل به روزنامه نگاران می شود که از سال 1986 تا اوایل سال 2011 میلادی خود را از بنیانگذاران اپل پوشش داده است، در حالی که ایزاکون، هر چند بی تردید یک بیوگرافی استادانه، تنها در سال 2009 به عنوان خبرنگار مجاز شناخته شد. دوم، اگرچه من هیچ راهی برای دانستن برای اطمینان ندارم، من اعتقاد دارم که تبدیل شدن به استیو جابز در واکنش به کتاب پرفروش Isaacson نوشته شده است. به عنوان نویسنده اصلی، برنت شلیندر، خبرنگار و سردبیر برای فورچون، در یادداشت های منبع پس از متن، \"ما در تلاش برای دستیابی به این کتاب است. . . درک عمیق تر از استیو جابز، زرادخانه ای که همیشه در حال توسعه مهارت ها و توانایی های کارآفرینی است و عمیق شدن تقریبا مسيحيتی او برای تأثيرگذاري بر جهانش. »(عمیق تر از آنچه که من می خواهم و يا چه کسی؟) در ساير کلمات، علی رغم رفتار بد و بد او در دوران پیش از موعد مقرر این شرکت، او رشد زیادی کرده است، در مورد مدیریت مدرک بسیار زیادی آموخت و هر دو توانایی و محدودیت هایش را بهتر درک می کرد. بدون تردید، تشخیص سرطان که او از سال 2004 تا 2011 زندگی می کرد نیز کمکش را برای تشدید توجه خود به آن چیزهایی که برای او مهم بود، مورد توجه قرار داد. سه، توجه بیشتر، تبدیل شدن به استیو جابز توسط مشتاقانه مردم او بهترین را می شناخت: کسانی که در اپل و پیکسار و همکارانش در دره سیلیکون کار می کردند. در مقابل، پذیرفتن در کتاب \"دره اسحاق\" در بهترین حالت مخلوط شد، به رغم بررسی های عجیب و غریب که در همه مکان های مناسب دریافت شده بود (نیویورک تایمز، نیویورک نقد کتاب، گاردین، نیویورکر، و غیره) من هم آن را دوست داشتم بررسی من اینجاست اما من این مرد را نفهمید. شلندر و ریک تتزیلی، همکارش، در مورد واقعیت توضیح دادند که به توضیح هر سه عامل کمک می کند. در طول نه سال، اپل قبل از سرنگونی او در سال 1985، \"اتیو جابز\"، بدترین فرزندش بود، واقعا چیزی بیش از یک برادر ناتمام بود. \"اما بعدها، همانطور که آنها نوشتند،\" در حالی که دور از اپل [از سال 1985 تا 1997]، استیو جابز شروع به یادگیری نحوه استفاده از نقاط قوت او و نحوه تضعیف تا حدودی نقاط ضعف او کرد. این واقعیت مخالف افسانه های معمول در مورد استیو است. در تخیل عظیم، او یک معشوقه ستیزه گر با لمس طلایی برای چیدن محصولات و به همان اندازه پسر خیره کننده یک جنس بدون دوست، بدون صبر و اخلاق است؛ او زندگی و مرگ را به عنوان او متولد شد - نیمه نابغه و نیمه احمق است. \"اگر این تصویر کامل بود، آنها اصرار دارند، جابز هرگز نباید یکی از بزرگترین بازرگانی کسب و کار هرگز\". Schlender و Tetzeli بر نقش دیگر افراد قابل توجه در آموزش استیو جابز تأکید دارد. ابتدا Regis McKenna، گوی بازاری افسانه ای دره سیلیکون، که تلاش برای توسعه نام تجاری اپل را هدایت کرد، بود. برای یک زمان، جان Sculley این نقش را - یک زمان کوتاه. پس از آن جفت نابغه جابز پس از خرید ژرمان لوکاس انیمیشن متحرک خریداری شد و جایی که پیکسار، انیماتور و داستان نویسان درخشان، جان لستر و مدیر برجسته شرکت Ed Catmull، از جانبداری نجات یافتند. بدون تردید او همچنین بسیاری از دانش آموزان خود را، بیل گیتس آموخته است. (حداقل، او آموخت که چگونه محصولات را طراحی نکنید.) در میان همکارانش، ارتباط عمیق و سازنده اش با طراح انگلیسی Jony Ive بود که فروشگاه طراحی اپل را در همکاری نزدیک با جابز در دور دوم خود اجرا کرد در شرکت بمان بدیهی است، اما همسرش لورن پاول جابز، باید از اعتبار زیادی برخوردار باشد تا از حاشیه های تیز خود کنار گذاشته شود. برای هر کسی که توانایی همدردی و تجربه کسب و کار را داشته باشد، چگونه استیو جابز در مورد اپل به نظر می رسد تکان دهنده است. این شرکت در اواخر دهه 1990 در آستانه ورشکستگی قرار داشت و قربانی قضاوت بد تعدادی از مدیران نامناسب و هیئت منفعل بود. بلافاصله پس از تسلیم نقش مهم در شرکت، جابز تا جایی که از اواخر سال 1998 میلادی \"هزاران نفر از مکینتاشهای غیرقابل فروش\" را به محل دفن زباله انداخت، وارد شد. او بی رحمانه خط تولید ده ها تن را به یک \"خط مقدم\" فقط چهار محصول. و او ده ها هزار شغل را قطع کرد. از دیدگاه انسان یا محیط زیست، این تغییرات به سختی قابل تحسین بود. اما آنها ترفند را انجام دادند. اواخر دهه 2000، اپل دوباره به عقب بازگشته و از سفر کوتاه خود برای تبدیل شدن به ارزشمندترین کسب و کار در جهان برخوردار است. پس از استیو جابز، نه تنها در یک چهارم قرن گزارش در مورد شرکت، بلکه در مصاحبه ها با تعداد زیادی از مردم که مرد را می دانستند. این یک دستاورد فوقالعاده است.
مشاهده لینک اصلی
در این نوشتار در ابتدای این کتاب آمده است که زمانی که استیو جابز 24 ساله شد، اپل سه ماه در ماه به فروش 3000 کامپیوتر رسید. 25 ساله. این باعث شد که من بسیار قدیمی و غالبا بی فایده احساس کنم، اما اگر شما تقریبا در هر نقطه از زندگی خود را به جابز در مقایسه با جک در آن زندگی می کنید، این احساس اجتناب ناپذیر است. Sklender و Tetzeli در بسیاری از روزهای اولیه اپل ، نقاشی آن در سکته های قلم مو سریع است که هنوز به اندازه کافی ده سال اول اپل و مشاغل را نشان می دهد. آنها به طور ضمنی فرض می کنند که خواننده نیز بیوگرافی والتر ایزاکسون را خوانده است. این خوب است با من مانند مرد عنکبوتی، این یک داستان منشائی نیست که مجبورم دوباره ببینم. چون این کتاب استیو جابز نامیده نمی شود (بعدها در این کتاب توسط تیم کوک، مدیرعامل اپل به عنوان «ناامید کننده» شناخته شده است). استیو جابز به نام تبدیل شدن به استیو جابز نامیده می شود. این یکی در مورد چگونگی شناخته شدن استیو جابز از دهه 1980 (که شخص عمومی اش در \"ژنیوس جرک\" یا گاهی اوقات در اطرافش گیر افتاده بود) در دهه 1990 مجبور شد به ناتوانی نزدیک بپردازد و از طریق شکست فوری از NeXT و موفقیت بی سابقه پیکسار، و در اواخر دهه 1990 تا 2000s ظهور کرد تا مجددا سرمایه گذاری کند که در حال حاضر سودآور ترین و یکی از تاثیر گذار ترین شرکت های این سیاره است. استعداد ویژه این کتاب این موفقیت های باورنکردنی را به دست می دهد مشاغل در مورد توجه بیشتر، اما او را به اشتباهات او. در یک نمونه خاص در مورد شکستهای کوتاه مدت Pixar قبل از سال 1995، Schlender و Tetzeli دولت: \"Steve بعدها در زندگی خود ادعا می کند که او همیشه معتقد بود که Pixar در نهایت ایجاد محتوای عالی است، اما این فقط بود مورد. \"در عین حال، بخش دیگری از شخصیت گیج کننده او، شگفتی شگفت انگیز کودکش، قدردانی می شود. من فکر نمی کنم هر گونه اشتباهی که جالب ترین قسمت این کتاب جابز باشد، استعاره مفهومی مایکروسافت را در یک گفتگوی با بیل گیتس، و گیتس، با او خندیدن، همراه با او می اندازد. بهترین بخش این است که سیزدهم: استنفورد آن را جدا از آنچه که واقعا ساخته شده جابجایی تیک، و آنچه واقعا او را در دوم خود را با اپل موفق. اگر شما هیچ وقت آن را مطالعه نکنید یا آن را تماشا نکنید، این فصل همچنین آدرس شروع کار Stanford را به طور کامل چاپ می کند. همانند زندگی اش، \"الهام بخش، مخوف و بدون انسجام انسانی، تا انتها بود.\" اگر در این کتاب (من می توانستم از کتابخانه) را زیر نظر داشته باشم، زیر خط کشیده ام € |- â € œEmate را کلیک کرد، آن را یک دستگاه عجیب و غریب جادار بود که مانند یک لپ تاپ جوان انجام شد در aquamarine شفاف، با پوشش لامپ و سوراخ یکپارچه در امتداد یک لبه است که به عنوان دسته عمل می کند. \"این به نظر می رسد مانند یک پیشکسوت که من نمی دانستم به iMac نسل اول، رایانه مورد علاقه من به دنبال رایانه اپل تا به حال ساخته شده است.] - \"مردم می خواهند به رنگ [استیو جابز] مانند میگل آنژ، شما می دانید؟ â € | اما او عصبی عجیب و غریب نلی بود، مانند یک پیرمرد قدیمی، کوچک، پیرمرد کوچک گفت: â € ~Shall من یکی دیگر از نیکل را از آن برداشت؟ â € â € œâ € œSteve کسب و کار و طراحی منیزا نیست جاسوسی رسانه ها را دوست دارد به تصویر بکشد - خوب او است، اما نه همیشه. \"این یک طرف استیو زندگی بود که به ندرت دیده می شد، و او هیچ تلاشی برای تبلیغ آن. افسانه کلی استیو یک شخصیت درخشان و رانده شده بود که هرکدام یا هرکسی را برای کار خود قربانی می کرد یا کنار می گذاشت، این نتیجه ناگوار را به وجود آورد که او پدر و فیلسوفی بد و مرد ناتوان از مراقبت و عشق بود. این یک کلیشه بود که هرگز با تجربه شخصی من از نزدیک نمانده بود. شما نمیتوانید نقاط را به جلو بکشید. شما فقط می توانید آنها را به عقب برسانید. â € \"مشاغل -\" آن آیفون نشسته در جیب شما دقیقا معادل از ابر رایانه Cray XMP از بیست سال پیش است که به هزینه ده میلیون دلار است. این سیستم همان سیستم عامل، همان سرعت پردازشگر، ذخیره سازی داده های مشابه، فشرده سازی به یک دستگاه ششصد دلاری است. \"مارک آندرسن -\" اما خورشید تنظیم خواهد شد و خورشید خواهد شد بلند شوید و فردا در غم و اندوه ما بر روی ما ببخشید و ما همچنان با هدف، حافظه، اشتیاق و عشق زندگی خواهیم کرد. \"- همسرش، لورن، در مراسم یادبود او.
مشاهده لینک اصلی
Ive سالها به عنوان روزنامه نگار و نویسنده به ضرب و شتم سیلیکون ولی حمله کرد. این بهترین زندگینامه استیو جابز است. متوجه شدم که جابز خودش اسحاقسون را برای نوشتن کتاب سفید و سفید چاق نوشته است، اما این نویسنده به قدری بهتر است که با توجه به پیشینه او، توانایی آن را داشته باشد. یک نمونه ساده از نفوذ او: او توانست مدتها قبل از اینکه بر روی صحنه اتفاق افتاد، بتواند استیو جابز و بیل گیتس را در خانه جک، و سپس در وودزید، کالیفرنیا، مصاحبه ای خصوصی با آنها انجام دهد. من نمی توانم بگویم من هر روزنامه نگار دیگری را می شناختم که این نوع نفوذ را داشت. ایساکون، اگر بخواهد، مهمترین بخش داستان جابجایی، هسته را به طور کامل از دست می دهد. این داستان چیزی است که شغل در تبعید از 12 سالی که در کمپانی شکست خورده بعدی خود بود، پیش از بازگشت به اپل بود. این فرصت بوجود آمد زیرا اپل بعد خریداری کرد. و جابز توسط عدم بازگشت به شرایط بسیار متفاوت و بسیار عجیب و غریب آغاز شده است. آنچه در این کتاب پیدا خواهید کرد و نه در سفید و سفید بزرگ، این است که چگونه جابز توسط مدیر عامل شرکت Pixar (شرکتی که در آن جابز سرمایه گذاری شدید)، اد کاتمول، در مورد نحوه مدیریت افراد بسیار خلاق. جابز هیچ وقت نمی دانست چگونه این کار را برای اولین بار با تیم مکینتاش انجام دهد. او قصد ندارد برخی از همان اشتباهات را در بازگشت او. پس از تمیز کردن خط تولید محصولات اپل و بازاریابی، جک توجه خود را به سیستم عامل جدید Mac و iProducts جلب کرد. باز هم، این از بعدی می آید. سیستم عامل آن اساس Macintosh جدید و iProducts شد. داستان کامل این به طور موثری در کتاب بزرگ، چربی، سفید پوشانده نشده است. این کتاب همچنین دارای ویژگی کوتاهتر از کتاب سفید، بزرگ و چرب است. نویسنده عاقلانه تصمیم گرفت تا تکرار نکند که اکثر مردم قبلا در مورد جابز، از جمله برخی از داستان های مورد علاقه، را می دانستند. او به چیزهای جدید حرکت می کند، که انتخاب درست بود.
مشاهده لینک اصلی
شاید در مورد این بیوگرافی جدید و در عین حال، خیلی کم باشد و شاید به اندازه کافی برای درک نوع پیچیدگی هایی که می توانید در یک کتاب به آن بیفزایید، وجود دارد. درست است: به نظر می رسد یک پایان نامه در دست است و احتمالا برخی از ترتیبات آن را از طریق. و هنوز، استدلال قانع کننده ای برای اینکه چگونه نویسندگان قصد کنار گذاشتن را داشته باشند، شما هنوز هم پیچیده ای از احساسات و انگیزه ها را می بینید. سخت است که بین خطوط بیندازید و برای فهمیدن در اقدامات غیر از خودتان (و حتی در آن زمان، گاهی اوقات هم خیلی مرموز) پیدا کنید. اما روایت می تواند شما را از داستان به داستان هدایت کند و ایده ها و عناصر جدیدی از شخصیتی را که به شدت به دو ویژگی شناخته شده است، بیفزایید و تصویر کاملتری را نشان دهد. دشوار است که اغلب افرادی که قبلا می دانند، هر کدام از این حوزه ها را جذب کرده و در نهایت به کشف حوادث کوچکی از شخصیت، ایده ها و ذهن توجه کنند. برای کسب اطلاعات در مورد حقیقت بیشتر - از طریق فیلترهایی که ما هرکدام خود تصمیم می گیریم - و در نتیجه با یک تصویر متفاوت است. شغل رسمی زندگینامه را مدیریت نکرد هرگز از طریق جریان و سبک به دست نیامده است. اما این پروسه به عنوان یک داستان بهتر عمل می کند و شخصا بیشتر است، اما همچنان توانسته است تصویر شخصیتی را که تاثیر زیادی در بسیاری از زندگی های فعلی ما داشته است، بیرون بکشد.
مشاهده لینک اصلی