کتاب خانم دلوی

اثر ویرجینیا وولف از انتشارات نیلوفر - مترجم: فرزانه طاهری-ادبیات انگلیس

خانم Dalloway یک رمان از ویرجینیا وولف است که جزئیات روز در زندگی Clarissa Dalloway، یک زن باستانی داستانی در جنگ جهانی اول پس از جنگ جهانی اول است. این یکی از رمان های معروف ترین وولف است.

از دو داستان کوتاه خانم Dalloway در باند خیابان و ناتمام نخست وزیر ساخته شده است. این رمان به آمادگی کلاریس برای یک مهمانی که او آن شب را میزبانی خواهد کرد، می پردازد. با نگاه داخلی، داستان به جلو و عقب در زمان و در داخل و خارج از شخصیت ذهن برای ساخت تصویری از زندگی Clarissas و ساختار اجتماعی میان جنگی حرکت می کند. در اکتبر 2005، خانم Dalloway در فهرست مجلات TIME از 100 رمان رمان انگلیسی که از سال 1923 نوشته شده بود، شامل شد.


خرید کتاب خانم دلوی
جستجوی کتاب خانم دلوی در گودریدز

معرفی کتاب خانم دلوی از نگاه کاربران
شاید یک متفکر / متفکر بصری فقط برای اینکه یک روحیه عرفانی باشد، کوتاه می شود، اما عکس آنسل آدامز ضبط می کند که چگونه خانم دالووی را می بینم: هنگامی که کتاب را خواندم، من فکر کردم که شیشه شیشه ای تقسیم شده است. آنچه ویرجینیا وولف در اینجا به خوبی انجام می دهد این است که شما را از ذهن یک شخصیت به افکار دیگر منتقل کنید. در این صورت هیچ تغییر قابل ملاحظه ای وجود ندارد، اما با توجه به ویژگی شخصیت های دیگر، به نظر می رسد که نور به آرامی حرکت می کند و یک شارد متفاوت روشن می شود؛ لبه های تیز و متمایز هستند. شما فکر نمی کنید Clarissa (خانم Dalloway) برای کسانی که از ریچارد یا پیتر یا Septimus. هر یک از آنها به شیوه ای متفاوت و با سرعت های متفاوت فکر می کند. کلاریسا تمام جنبه ها و احساسات، بالا و پایین و بی هوشی است. کاملا فیلتر نشده من کلاریسا را ​​غافلگیر شدم تا بتوانم بدون هیچ گونه رزرو در جهان بمانم. Clarissa زندگی را با تمام دفاع خود را پایین می آورد. یک لحظه او چیزی را می بیند - یک پرنده، شاید بعضی گل ها - و شادی او مطلق است. در یک لحظه یا دو، او توسط دعوت نامه ای که او دریافت نکرد، خرد شد. بالا پایین. غوطه وری کامل ظاهرا، Clarissa ممکن است به عنوان کم عمق دیده می شود. زندگی او در حال چرخش در اطراف گرفتن گل است، از اینکه آیا حزب او موفق خواهد بود، اما از زاویه داخلی، ذهن او فعال است. در حالی که قطب زندگی او ممکن است کوچک باشد، افکار او سریع، اغلب ظریف است: اما فرض کنید پیتر به او گفت: \"اوه، بله، اما احزاب شما\"، چه احساسی از احزاب شما؟ همه او می توانست بگوید (و هیچ کس نمی توان انتظار داشت که آن را درک کند): آنها یک پیشنهاد؛ که صدای وحشتناکی بسیار ضعیف بود ... او نمیتوانست تصور کند که پیتر و ریچارد مشکل را برای به دست آوردن یک حزب به هیچ وجه ندارند. اما به طور عمیق تر، در زیر آنچه که مردم می گویند (و این قضاوت ها، چقدر سطحی، چقدر قطعی هستند) در ذهن خود، در حال حاضر چه چیزی برای او مهم است، این چیزی به نام زندگی است؟ اوه، خیلی عجیب بود. در اینجا جنوب و جنوب کنسینگتون بود. برخی از آنها در Bayswater؛ و بعضی دیگر در میفیر می گویند. و او به طور پیوسته احساس وجود خود را احساس می کرد؛ و او احساس کرد اگر تنها آنها را می توان با هم به ارمغان آورد؛ بنابراین او آن را انجام داد. و این یک پیشنهاد بود؛ برای ترکیب کردن، برای ایجاد؛ اما به چه کسی؟ هنگامی که خورشید بر روی یک شاخه متفاوت قرار می گیرد، یکی دیگر از آنها را پوشش می دهد، تفاوت های اندکی و متمایز است. سرعت ریختن و تسریع در ذهن ریچارد را در نظر بگیرید، زیرا او تصور می کند گلهای کلاریسا را ​​تحویل دهد و به او بگوید که او را دوست دارد (او قادر به انجام آن نیست): در اینجا او در لندن راه می رفت و به کلاریسا گفت: او را دوست داشت او فکر کرد که هرگز نمی گوید. تقریبا یکنیز تنبل؛ بخشی از خجالتی. و Clarissaâ € \"آن را دشوار بود از او فکر می کنم؛ به جز در شروع، همانطور که در ناهار، زمانی که او کاملا متمایز دید، تمام عمر خود را. او در گذر متوقف شد؛ و مکررا \"طبیعت ساده ای بود و از بین رفته بود، زیرا او کشیده و شلیک کرده بود؛ درگیر بودن و سرسختی، با تسلط بر ضرب و شتم و غفلت های خود در مجلس عوام؛ در سادگی خود حفظ شده است در حالی که در همان زمان رشد کرده و نه سخنرانی، و نه سفت \".\" اقدام اولیه شامل حزب Clarissa است، اما تداوم و jarring در برابر آن است که ترس از Septimus، رنج می برند از شوک های جنگ جهانی اول و همسرش، که عشقش با وی مخالفت می کند برای آنچه که Septimus تبدیل شده است و آنچه که او باید تحمل کند. پیتر، یک هوادار پیشین کلاریسا، بازگشت می کند، و او از کلاریس فکر می کند، از نظر دلتنگی از اینکه چه چیزی می تواند داشته باشد، و نیمی از او از ریچارد به خاطر امنیت شدیدی که او نمایندگی می کند، تعجب می کند. اگرچه داستان Septimus، شاید جالب ترین است، کتاب در مورد عمل، اما جهان درونی، ظرافت های که زیر ما رشته. این کتاب را می توان دوباره و دوباره خواند مانند افکار ماندگار یکی، آن را در یک خواندن درک نمی کنم. گرچه اغلب تاریک است، این کتاب حیات را در بر میگیرد، \"چه چیز مهیج! آنچه غرق می شود، همانطور که کلاریسا به رسمیت می شناسد که به سوی مرگ می رود، «مروارید و باریک تر خواهد بود». «من در این زبان غرق شدم».

مشاهده لینک اصلی
خانم Dalloway کار مانند یولیس است. ممکن است به نظر می رسد نام معتبر به نظر می رسد که دو تا از آنها را ذکر کنند، با این حال مقایسه تنها من می توانم انجام دهم. باید اضافه کنم، با این حال این بیشتر شبیه کودک یولیسس و جین ایر است. او در هنگام تصویب مشکلات و تحریک فکری اولیس دارای حساسیت اجتماعی جین اایر است. داستان خانم دلووی بسیار کمتر از خود طرح و مشورت های زبانی کار است. داستان، به طور مستقیم Clarissa Dalloway به عنوان او در یک روز برای یک حزب معتبر برنامه ریزی کرده و با افراد مختلف ارتباط برقرار می کند. علاقه واقعی این است که چگونه داستان می گوید (طرح). ویرجینیا وولف از یک سبک نوشتاری متمایز و در عین حال نزدیک استفاده می کند، یکی که احساس می کند هر دو به دیدگاه سوم شخص شناخته شده و همچنین به جریان روایت آگاهی گره خورده است. زبان او در کل زیبا است، اما به وضوح این به عنوان یک مثال خوب از این واقعیت است که نویسندگان بزرگ (مانند جویس) می توانند مرزها و قوانین زبان را از بین ببرند. او با استفاده از بیش از حد بسیاری از نیمه کولن (و استفاده از آنها به صورت دستی به درستی)، استفاده از عبارات پیش فرض موقعیت منحصر به فرد و خود را تکرار - به طرز وحشیانه ای مختصر برای رانندگی طرح خانه. برای همه او نویسنده ملودیک و شاعر است که به وضوح باید توسط همه علاقه مند به زبان و نوشتن خواندن و تحلیل شود. @ احساس خیلی جوان بود در همان زمان به طور نامعلومی سالمند. او مانند همه چيز چاقو را برش داد. در همان زمان خارج بود، به دنبال. @\nوولف اساسا در پی Clarissa Dalloway و Septimus می تواند در موضوعات بسیار مدرن اشاره کند. او تأکید می کند که چگونه جهان مدرن فرد را درگیر و جذب می کند و تبدیل به یک مکان بسیار محکم برای هر کسی می شود. و این کارآیی انتقال این حس به خواننده است که باعث می شود خانم دلووی چنین کتاب پیچیده و سخت را بخواند. ناراحت کننده است اما همچنین زیبا و در آن درجه بیگانه است و نشان می دهد که جامعه مدرن چگونه می تواند ناراحت کننده باشد. این یک کتاب فوق العاده است که باید به زبان و ادبیات مورد علاقه اش باشد. این یک کیفیت منحصر به فرد و یک مدرن رویائی است که موجب احساس احساس، زبان و قدرت شدت اخلاقی آن می شود. به عبارت دیگر، این یک داستان درخشان ادبی است.

مشاهده لینک اصلی
من مجبور شدم خانم دالووی را برای مدرسه بخوانم. خوب، من لیست بسیار کوتاهی از کتابهایی که می توانستم انتخاب کنم، داشته باشم، و من این را انتخاب کردم، زیرا فیلم قبلا دیده شده است. در حالی که این فیلم یک جادوگر افتاب بود، برخی از ویژگی های بازخرید (من بعدا دوباره به شما باز می گردم). از آنجایی که کتاب این ویژگی های بازخرید را نداشت، من از آن بیم داشتم. و من درست بودم. تنها دلیل آن که من در دو روز آن را خواندم این بود که کتاب 165 صفحه طول داشت و من فقط می خواستم آن را به دست بیاورم. بنابراین من واقعا آن را بخوانم. این داستان به من اجازه داد که واقعا بخوانم چون هیچ چیزی در این کتاب اتفاق نیفتاده بود، بنابراین اگر چیزی را از دست دادم در حالی که ذهنم از بین رفت، من واقعا چیزی نفهمیدم. من یک بار مجبور به خواندن یک داستان در مورد یک مرد فروش پنیر. این همه بود فقط یک مرد فروش پنیر. من مطمئن بودم که این کتاب بی نظیر بود که تا به حال خوانده ام، اما خانم دلووی می توانست آن کتاب را برای پولش بگذراند. در نهایت، این کتاب هرگز از فیلم بر نمی آمد زیرا فیلم این است: من پرونده من رو ببندم

مشاهده لینک اصلی
چگونه یک کتاب را به طوری غیر عادی بررسی می کند؟ مایکل تعجب کرد.این رژیم غذایی خام هنوز همه چیز را در داخل کوبیدن مانند لباس به عنوان آنها در اطراف خشک کن چرخش. چلچله ها به عنوان دکمه ها در امتداد طرف فلزی اسلحه کشیدند، تندر تهویه مطبوع که هرگز خاموش نشد، چرا که در هر حال کار نمی کرد، نور از طریق درد اتاق های لباسشویی، یک پنجره کوچک را می دید، همانطور که مایکل نگاهی به زرق و برق زد نور که به آب استخر شنا ضربه می زند، همیشه تمیز است، همیشه برای کسی که به شیرجه رفتن می آید، با وجود خنک شدن اواسط دسامبر در هوا، با وجود این واقعیت است که یک انگشت پا آن ماه ها را لمس نمی کند. مایکل بینی خود را با انگشت اشاره راست خود خراشیده کرد. او نمی داند چگونه خانم Dalloway را بررسی کند. اما آیا همیشه این چالش با کتاب های خوب است؟ با آن دسته از کتاب هایی که چشمشان را باز می کنند و سر شما را می بینند؛ جایی که مبادله صورت گرفته است؛ آن کتابهایی که چیزی را از شما میگیرند و چیز دیگری را در جای خود قرار میدهند، طحال شما در کتاب است، نور سفید درخشان در جای خود. او حتی تعجب می کند که چطور این کار را می کند؟ آیا می توان به یک کتاب بازگشت؟ یا فقط یک را میگیرد؟ آیا تنها با @ پرداختن به نویسنده برای متن فقط یک بار به عقب بازگردید؟ یک فرآیند سرد که به نظر می رسد. اما، چه می تواند کسی را به یک کتاب که تقریبا برای یک قرن است - سلول نویسندگان در حال حاضر شکسته جدا از یکدیگر و گسترش در سراسر، در سراسر خاک در اطراف فضای که در آن تابوت خود یک بار بود، و یا هنوز در داخل قفل شده است (و اجازه دهید آن را شناخته می شود، مایکل فکر می کرد یک بار دیگر، که من هرگز نمی خواهم به داخل یک تابوت قرار داده می شود؛ در عوض آزمایش می شود و یا توسط Von Hagens در یکی از نمایشگاه خود استفاده می شود) - چه چیزی می تواند به یک کار کمک کند که به طور دائم اعلام شده است، الماس که به عنوان زمان عبور نمی کند، مانند Illiad، مانند Othello، پرتره بانوی، یا اعترافات یک وارث؟ مایکل تصور می کرد شاید اگر من تا قبل از تعویض رژیم غذا غذا خورده بودم، غذا خیلی زرق و برق خورده بودم، هر نیم ساعت یکبار برای خنک شدن رطوبت روبرو می شدم. پس از اتمام شستشو، تصمیم گرفت که راه آهن سبک را به محوطه دانشگاه برساند و در نهایت کتاب های مدرسه اش را بخرد. او نمی دانست چرا، اما سفر به راه آهن سبک از خانه به دانشگاه چیزی بود که او هنوز هم منتظر است، حتی پس از آن را چندین بار: آن چیزی بود که او می تواند انگشت خود را در مورد تجربه که قابل توجه بود، اما او او در مورد سفر به او لبخند زد. آیا این مساله اسطوره ای بود که به آموزش و پرورش داده شد که این سفر را لذت بخش تر کرد؟ زیارت به محل یادگیری، سفر به دانستن؟ اما، هدی با این واقعیت که هیچ کس واقعا نمی دانست؛ همه آنها را از طریق صفحه نمایش های ترمینسیتی خود دیدند (او از شرایط کاری لذت می برد، از مدرسه تدریس به افکار خود آموخت، هرچند به نظر می رسید که آنها را به مکالمه بکشند). هر کس یک شبکه اجتماعی درک مفاهیم انتزاعی داشت که هر گل، هواپیما، سگ ولگرد قبل از آن در ذهن ثبت شده بود. ما همه چیز را بر اساس شکل می گذاریم، زمانی که واقعا هیچ تقسیم وجود ندارد. او در کنار ورزشگاه به سر می برد، زیرا او دیگر نمی توانست آن را نگه دارد. باز هم کسی کار نمی کرد، هر چند که تلویزیون که از سقف آویزان بود، یک اپرا صابون بازی می کرد، شش طرفدار که به طور خطرناکی در حال حرکت بیش از تجهیزات تمرینی بودند. هر روز به اندازه کافی هدر میرود تا یک شهر را مستحکم ببندد؟ آیا می توانیم تلویزیون را خاموش کنیم، طرفداران، چراغ خاموش، تا زمانی که کسی وارد شد تا در واقع از امکانات استفاده کند؟ سیستم تهویه مطبوع را نمی توان در زمستان خاموش کرد یا از آنجا بیرون آمد، چرا که به هر حال در هر لحظه چکار می کند؟ (شادی اغلب او را هنگامی که از واژه های انگلیسی استفاده می کرد مثل «کلاه و زباله» خندید). مانند چندین بار در گذشته، آرزو می کرد که بتواند جایی زندگی کند که ستارگان به وضوح قابل مشاهده بودند. او به یاد می آورد رانندگی از طریق فضاهای نیومکزیکو، چراغ ها از اتومبیل، تنها چیزهایی که تاریکی را می شکند و مانع از نور ستاره می شود. شاید، به جای رفتن با شادی به این کازینو این آخر هفته، آنها دور از شهر دور می شوند و ستاره ای را می بینند. آسمان پر ستاره، مانند تابستان، تعطیلات کرم شب تاب، چیزی بود از دوران کودکی که او گاهی اوقات در حوادث شنیده می شد؛ او در یک شهر بزرگ متولد شد و به یکی دیگر منتقل شد، اما برای هر دو کرم شب تاب و آسمان های ستاره ای پوشیده شده بود. اما او نمی توانست تصور می کرد که زندگی در خارج از شهر وجود داشته باشد. پس از اتمام حرکاتش و شستشو دستان خود را برای چهل و پنج ثانیه، او از ورزشگاه خارج شد و از استخر شنا عبور کرد. یکی از محله های بسیاری از گربه های ولگرد، در امتداد حصار بژ مانند یک مامور مخفی، نیمه پنهان شده توسط بوته گل می خورد. آسمان آریزونا ابری بود که بیشتر به آفتابی در هر جای دیگر نامیده می شد. یک حفره ابرها نیمی از آسمان را پوشانده بود، در حالی که بقیه آن کاملا آبی بود. روز زیبا، 29 دسامبر سال 2010 بود. او به نور خیره کننده ای از اتاق لباسش برگشت. باز کردن کتاب ضخیم کتاب با او به ارمغان آورد، او دوباره در مورد همه بررسی که او هنوز هم نیاز به گرفتن ...

مشاهده لینک اصلی
چگونه یک رمان مانند این را مرور کنیم. من به یاد Evelyn Waughâ € ™ ثانیه نظر در مورد نیاز به بررسی / انتقاد P G Wodehouse؛ â € œ مانند گرفتن یک بیل برای سوفله ©. به تازگی در مورد اینکه چه کسی باید در مورد جایزه جدید £ 10 در این کشور قرار دهد، کمی بحث برانگیز بوده است. به نظر می رسد جین آستن برنده است؛ من برای ویرجینیا وولف رای دادم؛ جریان آگاهی و تنظیم در یک روز، اما قطعا اولیس نیست؛ این برای من یکی از رمانهای بزرگ است. نه تنها زیبایی نوشته شده است، زیبایی ساخته شده است و Woolf انواع روایت را به سرعت و به آسانی تغییر می دهد، زیرا شخصیت هایش را در حدود بیست نفر از آنها را تغییر می دهد. Clarissa Dalloway شخصیت اصلی است؛ یک زن در اوایل اوایل دهه 50 که برای شب عروسی خود آماده می شود و در جوانان خود به یک زمان خاص نگاه می کند. او با استفان سپتیموس اسمیت، یک مرد متاهل جوان که در جنگ جنگید و با آنچه که پس از آن شلشکله نامیده می شود، با مرحله مقابله با فشار استرس روبرو می شود؛ او به طور جدی بیمار شده و توسط ایوانز، یک دوست نزدیک که درگذشت، خالی از سکنه بود. چندین رشته در این کتاب وجود دارد که دشوار است بدانیم کجا شروع کنیم. رابطه گذشته با حالتی حیاتی است؛ به تازگی \"Go-Between\" خوانده شده است. موازی جالبی وجود دارد. هارتلی \"گذشته\" کشور دیگری است، شبیه به روش Woolfâ € ™ ثانیه آوردن گذشته به حال حاضر، اما آن را تقریبا بیگانه و unknowable. من فکر می کنم شما می توانید بگویید که برای تعدادی از شخصیت ها؛ برای کلاریسا و پیتر، برای سالی، مخصوصا برای سپتیموس و رزیا. جنسیت یک طعم پس زمینه تقریبا، اما متمایز است. برای Clarissa و Septimus یک نگاه به آنچه که تقریبا به تصویر می کشد به یک رابطه همجنسگرا وجود دارد. کلاریسا با سالی و سپتیموس با ایوانز. این گذشته گذشته است که دوباره به حال خود رسیده است. سلامتی بدنی یکی دیگر از موضوعات است. من آگاه هستم که برنامه اصلی این بود که کلاریاسا زندگی خود را در حزب انجام دهد، و سپتیموس بخشی از داستان نبود. فکر می کنم شاید وولف دو قسمت از خودش را به دو شخصیت تقسیم کند، تقریبا دو قطبی. دو شخصیت هرگز ملاقات نمی کنند؛ من تعجب می کنم که آیا آنها در وولف ملاقات می کنند. اما این نیز نشان می دهد که جامعه چگونه سلامت روان را جداگانه نگه می دارد. استقرار روانپزشکی در قالب برادشو بسیار بد است؛ این رویکرد بدتر از بی فایده است. بی تردید، فمینیسم بخشی از ترکیب است. Clarissa دارای استقلال است زیرا ازدواج او فضای خود را می دهد. زنان که سعی می کنند با راه های مختلف مستقل باشند، خیلی بدتر می شوند. سالی، در جوانی او خیلی جسارت و مستقل، تبدیل به یک مادر معمولی پنج ساله می شود و این جرقه را از دست می دهد. خانم کیلمن، که دارای مدرک تحصیلی در تاریخ است، تنها، تلخ و دوباره متولد شده است. تقریبا همانطور که وولف می گوید بهترین راه برای او یک ازدواج است که خواسته های کمی را به وجود می آورد و فضا را به وجود می آورد؛ زیرا در حال حاضر راه های دیگر به خاطر جامعه منجر به ناامیدی می شود. سپس تمام منابع ادبی، شخصیت های فوق العاده جزئی، توصیف های روز وجود دارد. یک رمان بزرگ

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خانم دلوی


 کتاب تخت خواب من کجاست؟
 کتاب لگن من را ندیدی؟
 کتاب مهدکودک من اینجاست؟
 کتاب جلوی دهانم را بگیرم؟
 کتاب نبرد هیولاها: کتاب ویژه ی 6 گانه ی ششم
 کتاب I Know Why the Caged Bird Sings