کتاب دریا

اثر جان بنویل از انتشارات افق - مترجم: اسدالله امرایی-ادبیات انگلیس

رمان دریا نوشته جان بنویل در سال ۲۰۰۵ به چاپ رسید و توانست نویسنده را در همان سال برنده جوایز متعدد از جمله من بوکر نماید. داستان در ابتدا همانند اسم آن ساده و سر راست به نظر می‌آید با زمینه‌ای آشنا: «یکی از آن کتاب‌های باریک و برازنده که در مورد خاطرات و پشیمانی‌هاست؛ که در آن یک راوی پیر خواننده را با خود در محیطی نیمه روستایی به دوران کودکی‌اش می‌برد و خواننده در تمام مدت می‌داند که پایانی وحشتناک یا حادثه‌ای تکان دهنده در انتظار اوست که بعد از آن هیچ چیز مثل سابق درست نمی شود. گذشته‌ها مانند کشوری بیگانه است.


خرید کتاب دریا
جستجوی کتاب دریا در گودریدز

معرفی کتاب دریا از نگاه کاربران
من اعتقاد دارم که قضات جایزه بوکر بسیار باهوشتر از من هستند با موضوعات ادبی، اما این یکی از ناامید کننده ترین خواندن همیشه است. من واقعا از این کتاب لذت بردم. احساس کردم که من یک نسخه خطی برای یک کارگاه نویسندگان را خواندم، نه یک کتاب برنده جایزه. و من به معنای کارگاه نویسندگان در آیووا نیستم. بیشتر شبیه یک برنامه وزارت امور خارجه در برخی از مدرسه دولتی است. میخواهم ببینم منظور من چیست؟ گزیده ای از آن: @ خیلی عجیب بود. من صحنه را به نظر می رسید از خارج از خودم، اتاق ناهار خوری نیمه روشن با دو لامپ استاندارد، جدول زشت با پاهای ناله، خانم Vavasour مبهوت در نگاه و سرهنگ بر روی صفحه او stooped و baring یک طرف پروتز فوقانی خود را به عنوان او جویدن، و من این شکل بزرگ ظاهری تاریک، مانند شکل که هیچ کس در seance می بیند تا زمانی که daguerreotype توسعه یافته است. @ این خیلی بد نیست، درست است؟ اما فقط در صورتی که شما این تصویر را دریافت نکنید، Banville آن را به خانه می برد: من فکر می کنم من تبدیل به روح من هستم. @ چه اتفاق افتاده است برای نشان دادن، نمی دانید؟ کل کتاب چنین است. من دقیقا مطمئن نیستم که چرا من آنرا تمام کردم، اما از آن لذت نبردم. من باید بهتر شناخته باشم همانطور که قبلا در صفحه 15 بود، این گوهر کوچک وجود داشت: @ در میان پیشرفت امپریالیستی که زندگی ما با هم بود، یک دختر خوشگلی از جمعیت تشویق گریخت و طرح تقلیدی از تعظیم، ملکه غم انگیز من را به حکم من امیدوارم این کتاب را بیشتر و بیشتر دوست نداشته باشم، بنابراین میخواهم نوشتن را متوقف کنم.

مشاهده لینک اصلی
 «دریا © indispensável برای کسانی که کتاب و ادبیات SA © rio. را» ایالات متحده آمریکا امروز مار à © یک رمان در مورد غیر منتظره، imponderáveis، پیش بینی نشده، که لرزش سازه هایی که admitÃamos سخت و بادوام توجه به خشم انسان، ناراحتی و مبارزه با تحریک درد، خیانت به حافظه، عدم امکان امید، شدت آسیب. این بازنگری است، پروب در گذشته های متکبرانه مانند پرولاپس ارگان جان، که کمک می کند، به طور مناسب demoralized و عایق، به مرگ همسرش.  «ضربان گذشته در داخل من مثل یک دوم coraçà £ o.» جان بنویل با نوشتن خود و friável حساس، اداره شده توسط هوی و هوس خود، که خم و تضعیف در برابر سودا، غم و اندوه را تحت تاثیر قرار ، نخ هایی از مخالفت های قدیمی، ردی از اشک های فسیلی.

مشاهده لینک اصلی
من فقط توانستم این کتاب را از کتابخانه محلیم در نسخه چاپی بزرگ دریافت کنم و در ابتدا این حواس پرتی بود، به زودی آن را بخشی جدایی ناپذیر از عمیق تر و عمیق تر خطاب به این کتاب شد. این باعث شد که من به آرامی خواندن (و من انجام دادم، و گاهی اوقات دوباره و دوباره خواندم)، و به من کمک کرد تا از وضوح کریستال و حساسیت بی پایان این نویسنده لذت ببرم. این داستان در مورد یک بیوه، مکس موردن، هنوز در حالی که از دست دادن همسرش در معرض آسیب دیدگی قرار دارد، بازگشت به محل اقامت در دریا پر از خاطرات دوران کودکی، به خصوص خانواده گریس است. گراس â € \"رهبران این سلسله مراتب اجتماعی ساحلی، به طرق مختلف رو به طغیان می کنند .... مادر مزه فریبنده و در عین حال زمین، پدر بزرگ و فرزندان دوقلوی او - کلوپ عجیب و غریب و آگاهانه و خنده دار Myles. Young Max توسط همه آنها انتقال می یابد. ما می بینیم که بیوه بزرگتر و غمگین، به دنبال کشف و یادآوری وقایع آن تابستان با گریس ها است. نوشتن به خودی خود لذت است. در اینجا توصیف Chloe Grace ... (جو) گفت که Chloe دندان های سبز داشت. من خشمگین شدم، اما او درست بود؛ وجود داشت، دیدم، دفعه بعد که من این فرصت را داشتم تا نگاهی دقیق به آنها داشته باشم، نقاشی ضعیف به مینای دندانهایش که در واقع سبز بود، اما ظریف مرطوب خاکستری و سبز، مانند نور مرطوب در زیر درختان پس از باران، یا سایه خشن سیب از زیر برگ های بازتاب شده در آب هنوز. سیب، بله، نفس او نیز یک بوی سیب داشت. حیوانات کوچک ما بودند، خراب کردن یکدیگر. من به خصوص دوست داشتم، زمانی که در زمان من فرصتی برای لذت بردن از آن، سحر و جادو خشن در شکاف آرنج و زانو زده بود. او نبود، من مجبور شدم اعتراف کنم، بهداشت دهندگان دختران، و به طور کلی او را به شدت، به عنوان روز به حال پیشرفت، بوی تند و صاف، مانند آنچه که خارج از، که از آن بیرون آمد، خمیر بیسکویت خالی در مغازه ها .... â € در بالا از ویژگی های شاعرانه این کتاب نیز یک داستان خوب خرس .... یک تفریح ​​لذت بخش از enigmas به عنوان کتاب آشکار، و در معرض در انتهای که برای من کاملا غیر منتظره بود. من یک رزرو â € و من فکر می کنم این است که احتمالا بسیار شخصی است - این است که من توسط نقل قول های بی رحمانه که مکس در سگ خود، در Myles، حتی در ملخ ها شوکه شد. هر زمان که آن را مانند یک درب در چهره من بود، و نه به من در درک متقابل از شخصیت حداکثر من احساس می کردم به طور کامل تحت فشار قرار دادند دور و فاصله. من فکر می کنم این قسمت ها اختلافات غیر ضروری را ایجاد کردند. به غیر از این، من فکر کردم کتاب فوق العاده بود ....

مشاهده لینک اصلی
این اولین Banville من است. من می گویم همه باید تجربه کنند که چگونه این نویسنده می نویسد. بسیار توصیفی توضیحات بیشتر درباره نحوه رفتار و ارتباط افراد به جای پرده ها ایرلند بسیار کم است این می تواند هر جا رخ دهد. شما می خواهید شخصیت شخصیت ها را درک کنید - در درجه اول Maxs. همسرش در حال مرگ از سرطان است. چطور او به او مربوط می شود، حداقل تا حدی، محصولی از وقایع پیشین در زندگی او است. این داستان یک مرد سالخور را به یاد می آورد که او را می بیند. این همه مواردی است که می توانم بگویم. من نمی خواهم زیاد توضیح دهم زیرا در حقیقت چگونگی درک ما این است که به خوبی انجام می شود! نوشتن ویژه است من دوست دارم زمانی که شما به پایان برسید متوجه خواهید شد که چرا و چه چیزی و چه اتفاقی رخ داده است، اما به وضوح بیان نشده است. شما گفته اید؛ تو کشف میکنی شما باید متوقف شوید و فکر کنید و یکی و دو را با هم بگذارید. گاهی اوقات من زبان را در سمت چپ پیدا کردم، اما بعد به عقب افتادم. تجربی بودن نویسندگان سبک نوشتن ضروری است. این کتاب به نظر می رسد مانند نگاه اجمالی به زندگی افراد دیگر است. من همیشه مثل Maxs رفتار نکردم. من همیشه با برخی از افکار خود موافق نیستم. با این وجود، او احساس بسیار واقعی داشت، فقط در آن و آن نقطه تفاوت داشت. چطور او در یک بیمارستان احساس کرد، برای من بسیار سخت بود. من فقط باید این را به تجربیات مختلف بگذارم. و رفتار او بی رحمانه و بی تفاوت بود و گاهی اوقات به هم پیوسته بود. من نمی توانم کمک کنم اما فکر می کنم، @ آیا مردم وجود دارد این را دوست دارم؟ سر من به من می گوید وجود دارد، تعداد زیادی از آنها در واقع. ظلم او، به دلیل کنجکاوی، به عنوان او ادعا می کند ؟! بی تفاوتی او، شما باید بدانید که چه چیزی در زندگی او اتفاق افتاده است تا آن را درک کنید. در پایان، هنگامی که همه حقایق را می دانید، تنها پس از آن شما می توانید به درستی آنچه که گفته اید را بازبینی کنید. شما با سوالاتی روبرو می شوید و سرگرم کننده است که از طریق آن فکر کنید. موضوع مرکزی مرگ است. آیا همه ما در مورد آن از زمان به زمان فکر می کنیم، به ویژه همانطور که ما بزرگتر می شویم یا کسی که نزدیک به ما می میرد؟ دومین موضوع مرکزی حافظه است. روایت کتاب صوتی توسط جیم نورتون خوب بود. سرعت خوب و واضح صحبت کردن.

مشاهده لینک اصلی
در جریان افکار، راوی، که همسرش فقط از سرطان فوت کرده، خاطرات خود را در اطراف تابستان ساحلی دوران کودکی و ارتباط او با گریس، خانواده ای که با او سر و کار دارد، تمرکز می کند. او خانه نزدیک خود را ترک می کند تا در آن خانه باقی بماند که گریس آن تابستان اشغال کرده است. این یک سیل خاطرات، هر دو زنده و نیمه یادآوری شده است. بسیاری از اوقات کودکی او از پایین ترین سطح کلاس ها در آن جامعه ساحلی است، در حالی که گراس از بالاترین است. او نمی تواند آنها را درک کند - نه در دوران کودکی، و نه در حال حاضر، به عنوان یک بزرگسال سالم. جالب توجه است، او متاسفانه اعتراف می کند که او نیز احساس می کند او هرگز عمیقا همسرش را نمی دانست. نه، او نزدیک دخترش بود. من شباهت نازکی به \"فانوس\" در این کتاب پیدا کردم. نه تنها در جریان آگاهی، بلکه در مبارزه راوی و ناتوانی در درک اقدامات و انگیزه های دیگران است. خواننده فاصله روانی و بی ثباتی روانشناختی راوی را احساس می کند و در مورد چیزی که او درک می کند سوالی دارد. گاه Banville یک روش جالب را به کار می گیرد. راوی می گوید که بخش هایی از حافظه ای که او به حساب می آید، احتمالا اشتباه یا غلط بود. تصاویر بنویل و توانایی اعلان خلق صحنه ارزش جایزه بوکر را دارند. واژگان او چالش برانگیز است، اما از گفتن نادیده گرفته نمی شود. در حقیقت، نگه داشتن یک فرهنگ لغت در دست، به من کمک کرد که از کلمات گاهی اوقات و اغلب نادر که استفاده می کردم قدردانی کنم. زمینه همیشه در نقطه است. پایان مهمی است که تا حدودی پیش بینی شده یا قابل پیش بینی است، اما برای من، عناصر بسیار شگفت انگیزی نیز وجود دارد. نه یک داستان هیجان انگیز، کمی به نظر می رسد اتفاق می افتد، اما بی سر و صدا شدید.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دریا


 کتاب 100 حقیقت شگفت انگیز درباره ی آتشفشان ها
 کتاب حرف های عجیب و غریبی که مشتری ها در کتابفروشی ها می زنند
 کتاب ترحم در تاریخ
 کتاب داتی
 کتاب The News
 کتاب The School of Life: An Emotional Education