"I bought the milk," said my father. "I walked out of the corner shop, and heard a noise like this: t h u m m t h u m m. I looked up and saw a huge silver disc hovering in the air above Marshall Road."
"Hullo," I said to myself. "Thats not something you see every day. And then something odd happened."
Find out just how odd things get in this hilarious New York Times bestselling story of time travel and breakfast cereal, expertly told by Newbery Medalist and bestselling author Neil Gaiman and illustrated by Skottie Young.
خرید کتاب خوشبختانه شیر
جستجوی کتاب خوشبختانه شیر در گودریدز
معرفی کتاب خوشبختانه شیر از نگاه کاربران
وقتی شما کتابی رو از نیل گیمنِ عزیز می خونید، هیچ چیز نمی تونه مانع لذت بردن شما بشه.
نه صفحه بندی و گرافیک کودکانه،
نه سن و سال مخاطبی که کتاب براش نوشته شده،
نه حتا یک ترجمه ی غلط دار و بد.
شما، از هر لحظه ی خوندن و هر کلمه ی خوشبختانه شیر، مثل هر کتاب دیگری از گیمن، لذت می برید.
بی نظیر.
مشاهده لینک اصلی
عالی، تو در تو و خنده دار!
ماجرا با تمام شدن شیر یک خانواده چهرنفری شروع میشود. مادر خانواده برای یک کنفرانس علمی سفر کرده و چند روزی را نیست. پدر برای خرید شیر از خانه بیرون میرود. دختر و پسر مدت خیلی زیادی را توی آشپزخانه منتظر پدر مینشینند. پدر بعد از آمدنش شروع به توضیح علت تاخیرش و آنچه بر او بعد از خرید شیر افتاده میکند که همه ی ماجرای کتاب هم همین است.
پدر توسط سرنشینان یک سفینه فضایی در خیابان ربوده میشود. آنها میخواهند که پدر به نیابت از همه ی زمینیان سیاره زمین را به آنها منتقل کند تا بتوانند مدلش را عوض کنند و منظور از عوض کردن مدل تغییراتی مثل گذاشتن فلامینگوهای پلاستیکی به جای درختها و ... ست.
پدر برای فرار از سفینه از در ممنوعی خارج میشود و همین موضوع باعث ورود بعد چهارم و پیوستگی فضا و زمان میشود! یعنی اینکه بعد از خروج از در بر روی کشتی دزدهای دریایی قرن هجدهم سقوط میکند.
نردبان طنابی پدر را از کشتی و اقیانوس نجات میدهد و به آسمان، به یک بالن میبرد. که صاحب آن پرفوسور استگ دایناسور دانایی ست که با ماشین زمانش به آینده سفرکرده.
در ادامه ماجرای جنگلی ها، قربانی شدن برای رب النوع کوه آتشفشانی، فوران آتشفشان دراوگولاها و ... پیش می آید که تک تکشون حساب شده، هوشمندانه و قابل فهم نوشته شده اند .
در طی این حوادث آنچه پدر مرتب تکرار میکند این است که: خوشبختانه شیر در جیبم بود. خوشبختانه شیر را چسبیده بودم. خوشبختانه ... و اینطوری ست که سعی میکند شیر را حفظ کند و برای صبحانه بچه ها ببرد.
خلاصه که بعد از همه ی اینها که تا مرز نابودی جهان هم پیش میرود، پدر خوشبختانه شیر را برای صبحانه می آورد. بچه ها متوجه میشوند که همه ی چیزهایی که پدر تعریف کرده را اطرافشان می بینند. از اسبچه و دایناسورهای اسباب بازی تا تصویر بالن روی تقویم و نقاشی کوه آتشفشان روی در یخچال که پسر سال قبل کشیده و ...
قطع و چاپ و ترجمه کتاب خوبه و تصاویر کتاب فوق العاده اند.
این کتاب در لیست لاک پشت پرنده معرفی شده.
کتاب برای بچه های دبستانی مناسبه اگرچه من برای دختر پیش دبستانی و همسرم خوندم و هر سه مون کلی لذت بردیم ازش.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب خوشبختانه شیر
"Hullo," I said to myself. "Thats not something you see every day. And then something odd happened."
Find out just how odd things get in this hilarious New York Times bestselling story of time travel and breakfast cereal, expertly told by Newbery Medalist and bestselling author Neil Gaiman and illustrated by Skottie Young.
خرید کتاب خوشبختانه شیر
جستجوی کتاب خوشبختانه شیر در گودریدز
نه صفحه بندی و گرافیک کودکانه،
نه سن و سال مخاطبی که کتاب براش نوشته شده،
نه حتا یک ترجمه ی غلط دار و بد.
شما، از هر لحظه ی خوندن و هر کلمه ی خوشبختانه شیر، مثل هر کتاب دیگری از گیمن، لذت می برید.
بی نظیر.
مشاهده لینک اصلی
عالی، تو در تو و خنده دار!
ماجرا با تمام شدن شیر یک خانواده چهرنفری شروع میشود. مادر خانواده برای یک کنفرانس علمی سفر کرده و چند روزی را نیست. پدر برای خرید شیر از خانه بیرون میرود. دختر و پسر مدت خیلی زیادی را توی آشپزخانه منتظر پدر مینشینند. پدر بعد از آمدنش شروع به توضیح علت تاخیرش و آنچه بر او بعد از خرید شیر افتاده میکند که همه ی ماجرای کتاب هم همین است.
پدر توسط سرنشینان یک سفینه فضایی در خیابان ربوده میشود. آنها میخواهند که پدر به نیابت از همه ی زمینیان سیاره زمین را به آنها منتقل کند تا بتوانند مدلش را عوض کنند و منظور از عوض کردن مدل تغییراتی مثل گذاشتن فلامینگوهای پلاستیکی به جای درختها و ... ست.
پدر برای فرار از سفینه از در ممنوعی خارج میشود و همین موضوع باعث ورود بعد چهارم و پیوستگی فضا و زمان میشود! یعنی اینکه بعد از خروج از در بر روی کشتی دزدهای دریایی قرن هجدهم سقوط میکند.
نردبان طنابی پدر را از کشتی و اقیانوس نجات میدهد و به آسمان، به یک بالن میبرد. که صاحب آن پرفوسور استگ دایناسور دانایی ست که با ماشین زمانش به آینده سفرکرده.
در ادامه ماجرای جنگلی ها، قربانی شدن برای رب النوع کوه آتشفشانی، فوران آتشفشان دراوگولاها و ... پیش می آید که تک تکشون حساب شده، هوشمندانه و قابل فهم نوشته شده اند .
در طی این حوادث آنچه پدر مرتب تکرار میکند این است که: خوشبختانه شیر در جیبم بود. خوشبختانه شیر را چسبیده بودم. خوشبختانه ... و اینطوری ست که سعی میکند شیر را حفظ کند و برای صبحانه بچه ها ببرد.
خلاصه که بعد از همه ی اینها که تا مرز نابودی جهان هم پیش میرود، پدر خوشبختانه شیر را برای صبحانه می آورد. بچه ها متوجه میشوند که همه ی چیزهایی که پدر تعریف کرده را اطرافشان می بینند. از اسبچه و دایناسورهای اسباب بازی تا تصویر بالن روی تقویم و نقاشی کوه آتشفشان روی در یخچال که پسر سال قبل کشیده و ...
قطع و چاپ و ترجمه کتاب خوبه و تصاویر کتاب فوق العاده اند.
این کتاب در لیست لاک پشت پرنده معرفی شده.
کتاب برای بچه های دبستانی مناسبه اگرچه من برای دختر پیش دبستانی و همسرم خوندم و هر سه مون کلی لذت بردیم ازش.
مشاهده لینک اصلی