کتاب دختری در قطار

اثر پائولا هاوکینز از انتشارات کتاب کوله پشتی - مترجم: علی قانع-ادبیات انگلیس

دختری در قطار نه تنها یک رمان مهیج و پلیسی، بلکه تریلری روان‌شناختانه است، که موفق شد خیلی زود رکورد پرفروش‌ترین‌هایی چون هری پاتر را بشکند و هم‌چنان در صدر باقی بماند. برخی این رمان را جلد دوم دختر گمشده می‌دانند. ماجرای همیشگی عشق و شکست، این بار با همراهی افکاری سرگردان، به داستانی معمایی منجر شده، دختری در قطار با روایتی مدرن، سراغ موضوعی کلاسیک می‌رود تا این‌بار، وحشت و خون را از میان درد و ترومای زنانه بیرون بکشد. ریچل که زنی دائم‌الخمر استبرای خودش ارزشی قائل نیست، از نظر او زنان فقط از دو وجه قابل توجه‌اند: وضعیت ظاهری و نقش مادری‌شان


خرید کتاب دختری در قطار
جستجوی کتاب دختری در قطار در گودریدز

معرفی کتاب دختری در قطار از نگاه کاربران
* 3.5 * احساس اصلی من دلیل اصلی این نبود که این کتاب را دوست داشتم چون انتظاراتم خیلی زیاد بود. من شنیده بودم کهThe next Gone Girl @، و من می توانم کاملا درک کنم که از کجا آمده است. بعدها در کتاب، چند کاراکتر واقعا به من بسیار نیک و آمی یادآوری کرد، که فقط نوعی به نظر می رسید که خیلی زیاد بود. من می خواستم چیزی را همانند Gone Girl بخوانم، اما یک نسخه دقیق نیست. این چیزی نبود که دقیق باشد، اما شباهت های کافی وجود دارد که مرتب کردن آن را کمی کمی از خود نشان داد. همانطور که اکثر مردم گفته اند، این یکی از آن کتاب هایی است که NOBODY می تواند اعتماد کند. همه شخصیت ها به نوعی وحشتناک هستند و شما هرگز نمی دانید که چه چیزی را انجام دادید. در این کتاب شش شخصیت اصلی وجود دارد (سه مرد و سه زن، یکی از آنها از دست رفته است) و خلاصه ای به ما می گوید که (مشاهده اسپویلر) [@ فقط یکی از آنها می تواند قاتل! @. بنابراین، امام، با تشکر برای اسپویلر، خلاصه. حالا نه تنها می دانیم که زنانی که DIES از دست رفته اند، بلکه یکی از پنج نفر دیگر قطعا این کار را انجام دادند. (پنهان کردن اسپویلر)] که از درون یک بیت خارج می شود. دیگر چیزهایی که بر خلاف BIG REVEAL برای من بود این بود که من یک تئوری واقعا پیچ خورده در مورد یکی از شخصیت ها داشتم، و آن را به حقیقت پی بردم. این ممکن است به نظر می رسد مانند یک معامله بزرگ، اما من احساس می کنم نویسنده نوشت برخی از سرنخ بسیار خاص است که من را در این جهت من بود، و من نا امید بود که آن را در واقع درست نیست. (در پایان ماه بیشتر در مورد این مطلب صحبت میکنید، پس مطمئن شوید که کتاب را بخوانید تا بتوانیم در تمام جلوههای آن به بحث و جدل بپردازیم!) کتاب به طور کلی بسیار خواندنی بود و مهمترین چیزی که من در حال گذراندن دانش بودم که بعدا پیچیدگی بزرگی پیش آمد، که من آن را لزوما نمی دیدم، اما نمی توانستم آن را تکان دهنده ببینم. آخرین 50 صفحه تنها کسانی بودند که در واقع من را به قلاب کشیدند و من آرزو می کردم که کل کتاب بیشتر جذب شده باشد، اما من هنوز هم فکر می کردم آن بسیار لذت بخش است و من هیجان زده در مورد آن صحبت در پایان ماه!

مشاهده لینک اصلی
â € œI کنترل بر همه چیز، حتی مکان های سر من را از دست داده است. â € دختر در قطار من را از اول به آخرین صفحه منفجر منفجر شد. همه چیز خیلی پیچیده شده بود: شخصیت اصلی الکلی، قربانی فریبنده، وحشت زده. و حتی نمی توانم از شوهرانم شروع کنم. راوی غیرقابل اعتماد، این کتاب را به طرز چشمگیری جذاب ساخت. همه می توانند این کار را انجام دهند همه انگیزه داشتند هیچکدام از آنها یک آلبی نیستند. من آن را در برخی موارد دیدم، اما به خودم گفتم که نویسنده فقط من را در یک دنباله دروغ هدایت کرد. اما برای یک بار من حق داشتم. فکر می کنم احتمال بیشتری وجود داشته باشد که داستان بیشتری را به وجود آورد. (مشاهده اسپویلر) [چرا هیچ کس راشل را متهم کرد؟ او آنجا بود، مست بود، او عجیب و غریب بود و هیچ کس هیچ شک و تردیدی نداشت که مگان را می کشید؟ من فکر می کنم این باعث می شود این مطلب حتی بیشتر هیجان انگیز باشد. (پنهان کردن اسپویلر)] من نمی توانم منتظر فیلم در حال حاضر. تریلر به نظر می رسد تاکید بیشتر بر جنس و خشونت است. به نظر می رسد حتی تیره تر و سردتر از رمان است. بیایید ببینیم چگونه این کار را می کنیم! بیشتر از کتاب های من در Instagram پیدا کنید

مشاهده لینک اصلی
به نظر می رسد این قطار همه را به Gushland برد، اما من در Mediocre-ville راه می رفتم. مقایسه این کتاب با هیچکاک فقط خنده دار است. خوب، درست است، آن را با فتنه شروع می کنند، همانطور که دختر، راشل، روزی روزگاری در قطار نشسته و در یک خانه نشسته است و می تواند یک مرد و یک زن را در حال حرکت ببیند. او نامهای آنها را می دهد و زندگی ایده آل و کامل ازدواج آنها را تصور می کند. این فضولت بسیار سرد است. شروع خوبی است. اما آرزو می کنم که راشل در قطار ماند. در واقع، من آرزو می کنم که قطار برای کل کتاب بود و این طرح به چیزی پیچیده در مورد مسافران مرموز تبدیل شده است. در عوض (و در ذهن من، به طور غم انگیز)، راشل قطار می شود. راشل در مورد اینکه راشل مست مستقل است، راشل در حالی که مستی را صدا می زند، راشل سعی در یادآوری چیزهایی که در حالی که مست بود اتفاق افتاد، راشل در حالی که مست و همسرش را خیس می کرد، و راشل شرمنده بود که مست شود. و اطراف و اطراف. بله، این واقعا خسته کننده می شود. ما وقت زیادی را در داخل راشل صرف می کنیم و اگرچه این کار در بسیاری از کتاب ها بسیار خسته کننده است. من می گویم که با وجود این، صدای اول شخص من را به خود جلب کرد. بیشتر کتاب این است که راشلا صدای € ™ ثانیه، هر چند دو زن دیگر گاهی داستان خود را می گویند. همه سه صدای بیان شده اند و شما را با روایتگر احساس می کنید. زبان جریان خوبی دارد و کتاب خواندن آسان است و صدای بسیار خوبی دارد. در سمت تلنگر، همه سه زن به همین شیوه صحبت می کنند؛ صدای آنها قابل تعویض است. این باعث می شود که آنها کمتر شبیه شخصیت های واقعی باشند؛ من متوجه شدم که تنها یک نفر وجود دارد و این نویسنده است. ناتوان ساختن شخصیت های مختلف با صدای خود، ضعف رایج در نویسندگان، به ویژه موارد جدید است، اما آن را باعث می شود آن را کمتر مزاحم. به نظر می رسد آماتور. طرح در مورد یک زن است که از دست رفته است. راشل آشامیدنی مستی کسی است که بینی خود را می کشد و سعی می کند آنچه را که اتفاق افتاده پیدا کند. شخصیت های شخصیت شامل سابق، همسر جدید، درمانگر و زن و شوهر فانتزی راشل از قطار است. شخصیت ها به خوبی کشیده شده اند، اما رفتار آنها به اندازه کافی به ما نگفته است تا ما بتوانیم هر کدام از آنها را کشف کنیم. فقط شاهد نشانه های کافی نیستم، که همیشه از بین رفته است. من می خواهم حدس بزنم، و من می خواهم شانس این را داشته باشم. رمز و راز به طور ناگهانی در انتهای حل شده است - تمام تعلیق برای کسانی که نهایی 70 یا بیشتر صفحات ذخیره شده است. آشکار رضایت بخش است، و برای من شگفت انگیز است، اما خواندن قطعا ناهموار است. صحنه های نهایی به خوبی نوشته شده و عمل بسته بندی شده است، اما اکثریت این کتاب نوعی آهسته و تکراری است. نه، و نه تنها این کتاب نه مانند هیچکاک بود، بلکه قطعا مانند Gone Girl، یک روانشناس واقعا جذاب نبود هیجان انگیز دوباره، تفکر چپ، حو؟ آیا تو شوخی میکنی؟ چگونه قطار را به Gushland از دست دادم؟ راشل باید در قطار لعنتی باقی بماند و من شاید در همان شهر به عنوان دیگران به پایان برسد. در عوض، همانطور که گفتم، Mediocre-ville برای من.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب INTOXICATING بود. من هر ثانیه از آن را دوست داشتم در حالی که من به این داستان رسیده بودم فکر میکردم که قرار بود با صحنههای تعاملی بسته شود، رمز و راز واقعا در داستان داستان بود. این غیر منتظره بود اما SOOOO را به خوبی اجرا کرد. + استفاده از یک راوی غیرقابل اعتماد که مسیر داستان را فراتر از چیزی که من در ابتدا پیش بینی کرده بودم. نه تنها بسیار هیجان انگیز بود و من تمام زمان را تحسین میکردم، اما به طور جدی قدردانی کردیم که نمایندگی الکلیسم دقیق است. در حالی که حوادث داستان نه لزوما \"@ realistic @\" بود، بسیاری از کاراکترها احساس واقعی داشتند؛ مانند افرادی که در واقع می توانستند وجود داشته باشند، که افکار و احساسات معتبری داشتند که می توانستم در افراد واقعی بازتاب کنم. این یک رمان فوق العاده بود و من بسیار به آن توصیه می کنم.

مشاهده لینک اصلی
پسر idiot دختر رفته. ناامیدی بزرگ. این کتاب به خوبی با شخصیت های پیشرفته توسعه یافته و طرح ای که بسیار زیاد وعده داده شد، شروع شد. با این حال، به عنوان خوانده شده، او آهسته و سنگین شد. او در حال رفتن به همان چیزی بود و او حرکت نمی کرد. دروغ نیز یک ابزار برای حفظ رمز و راز بود. اگر این منابع گاهی اوقات مورد استفاده قرار گیرد، هیچ مشکلی نیست، اما در Train Girl همیشه استفاده می شود. نویسنده نمی دانست چه باید بکند تا خواننده را متوقف کند و آن را بارها و بارها مورد استفاده قرار دهد، و من را ناراحت کرد. هر بار که یک سوال پرسیده شد، پاسخ دروغ بود (\"من آماده نیستم\"). در مورد شخصیت های شخصیت های اصلی، چه کلشی! منظورم مست نیست هرگز دیده نشده! کافر؟ این باید عالی باشد! یک زن غیر فعال من شما را باور نمی کنم! نه و این چیزی است که من بیشتر از همه ناراحت: سوراخ طرح. در کتاب ژانر دیگری من او را ببخش، اما در یک کتاب رمز و راز، برای من، این یک اشتباه بسیار جدی است. هیجان انگیز است به عنوان یک پازل که در آن هر قطعه متناسب با حقیقت با تقارن به نتیجه. با این حال، در دختر در قطار، ناسازگاری های زیادی وجود دارد. با توجه به کارآگاهان احمقانه (به هر حال) احمقانه ترین تاریخ تاریخ را به همسایگان تبدیل شده است که ناشنوا هستند، این کتاب با معایب است. و ما به پایان می رسیم ... قابل پیش بینی تر، غیر ممکن است. من بعضی از آگهی های بازرگانی را خوانده ام که می گفتند من یک طرح پیچیده ای دارم که نمی توانم باور کنم و امیدوار بودم چیزی را که بخشی از این داستان میانجیگری که در آن غرق شد نجات دهد. البته اینطور نبود. یک مورد که به اندازه کافی ایمان داشتم زیرا به عنوان خوانده شده آن را پیچیده تر و پیچیده تر شدم با بسته شدن خیلی ساده، احمقانه، تلاش برای تعجب، اما آن را در آنجا باقی می ماند، فقط در تلاش است. ، کتابی که فقط برای گذراندن وقت صرف می شود، حداقل دست کم. با این حال، این تنها به عنوان یک هیجان انگیز است؛ هیچ چیزی برای ادعای محبوبیت آن وجود ندارد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دختری در قطار


 کتاب بدترین بچه های دنیا
 کتاب مردها گریه می کنند
 کتاب ذهن عکاس
 کتاب 928 مایل دور از خانه
 کتاب مرده ها حرف نمی زنند
 کتاب من مغز خواهر نابغه ام را دزدیدم