شنبه یک رمان استادانه در یک روز در فوریه 2003 برگزار می شود. هنری پرون یک مرد محترم است - یک جراح مغز و اعصاب موفق، با خوشحالی از یک وکیل روزنامه ای ازدواج کرده و از روابط خوبی با فرزندانش برخوردار است. هنری به راحتی از خانه بزرگ خود در مرکز لندن بیدار می شود، روز خود را. او همانطور که در اتاق عمل قرار دارد، به راحتی می ماند. خارج از بیمارستان، جهان آسان و قابل پیش بینی نیست. یک جنگ قریب الوقوع علیه عراق وجود دارد و یک بدبینی به طور کلی تیره و تار و خشن از زمان حملات نیویورک و واشنگتن دو سال قبل.
در این صبح روز شنبه صبح روز Perownes از طریق عادی به فوق العاده حرکت می کند. پس از یک دید غیر معمول در آسمان صبح زود او راه خود را به سوی بازی انفرادی خود را به طور منظم به راه می اندازد و تلاش می کند از صدها هزار روحانی که از خیابان های لندن عبور کرده اند، اعتراض کنند. یک حادثه کوچک در ماشین او، او را به یک مقابله با یک رقیب کوچک می اندازد. به نظر شخصی چشم، چیزی به نظر می رسد عمیقا با این مرد جوان اشتباه است، که به نوبه خود معتقد است جراح او را تحقیر کرده است - با عواقب وحشیانه که هنری Perowne منجر به گسترش تمام مهارت های خود را برای حفظ خانواده خود زنده است.
خرید کتاب شنبه
جستجوی کتاب شنبه در گودریدز
معرفی کتاب شنبه از نگاه کاربران
کتاب دوم من ایان مک یوان و من از آن لذت بردم. همانند تمسخر McEwans در سراسر این کتاب پرافتخار و شگفت انگیز است فوق العاده است. او می تواند تنش و معضل را به افکار عادی و \u0026 amp؛ حوادث. هری پرون به نظر می رسد در وسط همه چیز در زندگی خود باشد: او در میان سالهای میان کودکان (بچه هایش رشد کرده و هنوز هیچ نوه ای وجود ندارد)، بین نسلی (او \u0026 همسرش پدر و مادر و بچه هایش)، او در وسط لندن زندگی می کند و غیره. همچنین جهان در وسط قرار دارد، بین 11 سپتامبر و آغاز جنگ عراق گرفتار شده است. به نظر می رسد زمان چرخش و تغییر است. و آن را تغییر می دهد. در طول یک روز، هنری با بسیاری از افکار خود و \u0026 amp؛ ایده ها پس از یک رویارویی خانواده اش را به خطر می اندازد. این کتاب در ذهن هنری، با تمام مفاهیم و اندیشه های سرگردان، نگرانی ها، تعصبات، ایده ها، اتفاق می افتد. این یک نگاه شگفت انگیز به زندگی درونی، افکار و استدلال یک مرد است. هنری پورونه مرد خود است و هر چند که هر یک از ما نیز هست.
مشاهده لینک اصلی
حوصله ام سر رفته؛ من انجام داده ام من خيلي دوست داشتم تا حد زيادي مجبورم كنار بگيرم كه هيچ كدام از رمانهاي McEwans قدرتمند نبودند. چیزی است که سرعت تدریجی آشکار برای تمسخر به دلیل موضوع است. معاینه بیش از حد یک هدف داشت. اما در اینجا ما زندگی یک دکتر معمولی دچار سکته مغزی هستیم و ما یک روز کامل در زندگی خود را بررسی می کنیم. برخی از مردم زندگی می کنند ممکن است ارزش تجزیه و تحلیل درد آرام آرام، اما او، من فقط به نگرانی. اما حتی این که چرا من ترک کردم. من با فراوانی ف کلمات خسته شدم زبان قوی به علاوه یک داستان که جذب علاقه من نیست ترکیب خوبی است. اگر می خواهید یک داستان خوب را بخوانید که تاثیر مشابهی دارد، داستان کوتاه Swimmer توسط John Cheever را بخوانید. این سالهاست که من این داستان را خواندهایم و دوست داشتم، اما یادم میآید از موهبت روز و زندگی او لذت ببرم. و خیلی کوتاهتره
مشاهده لینک اصلی
این کتاب من را به خود جلب کرده است. نوشتنش سبک و صدایی دارد و به من مربوط می شود که تقریبا مهمتر از داستان است. شخصیت اصلی جراح مغز است و من با توصیف هایی در تئاتر عامل جلب شدم. و من معمولا به این نوع توصیف ها توجه می کنم. اما، وایسن، پوست یک خانم با چهره از جمجمه خود و سپس از طریق بینی رفتن؟ امتحان کنید که در خانه است. اکنون، معضل من با این کتاب است. کمی بیشتر از نیمه راه، داستان مارپیچی به سبک خشونت آمیز سبک فیلم و یا بیشتر تهدید خشونت است. قطعا این موضوع به صورت آلی است. اما وقتی متوجه شدم که در این مسیر بود، قلب من غرق شد. فقط یک فیلم هیجان انگیز دیگر با قلاب خود را از سرفصل هایripped @ من امیدوارم McEwan تلاش می کند چیزی بیشتر ظریف در بار بعدی.
مشاهده لینک اصلی
نه به عنوان درخشان به عنوان کفاره (یا کفاره است که واقعا کتاب استثنایی!)، اما هنوز هم خوب است! به خصوص آخرین پنجاه حزب، مک ایوان به سادگی به عنوان خوانده شده به پایان است. حتی اگر شما قرارداد baÅ¡ نیست بدیهی است جالب به دنبال هر یک، اما baÅ¡ در هر مرحله از قهرمان، در حالی که بیمار operiÅ¡e و یا یک ناهار واقعی، شما را به تحسین دقت که متوجه حتی کوچکترین جزئیات، مشاهده، تفکر ... در حال حاضر وقتی که من در مورد آن فکر می کنم، یک زن و شوهر از لحظات تا حدودی عجیب و غریب بدون که من می توانم، اما همه در همه، کتاب تصور وجود دارد!
مشاهده لینک اصلی
اگر چه در مورد شخصیت های اصلی زندگی غیر قابل باور است (به ویژه پسر 18 ساله Theos در حال حاضر اتفاق می افتد حرفه ای به عنوان یک گیتاریست بلوز)، من دوست داشتم این به خوبی گفت: @ روز در زندگی @ داستان. هنری شایسته ترین پدر، 48 ساله، جراحی مغز و اعصاب نیست، اما من لذت بردم از اینکه چگونه مک یوان سرش را باز می کند (بدون پانک در نظر گرفته شده) و افکار دوجانبه اش را در طول این روز زمستانی از بین می برد در لندن، فوریه 2003. شنبه معمولا یک روز آرام بخش برای هنری است که شامل یک بازی اسکواش صبحگاهی با یک همکار، خرید و اجناس و بازدید از مادرم سالخورده در خانه است. در این شنبه ویژه، او در مورد روز خود را پر از آن حوادث، برجسته شده توسط یک مجتمع خانواده برنامه ریزی شده در خانه اش در لندن در میدان ملکه مربع است. با این حال از صبح زود همه چیز در هر دو راه بزرگ و کوچک به دور می افتد، و به خوبی در روز از جهنم به وجود می آید. افکار متضاد مختلف هنری در مورد شغل خود، خانواده اش و رویدادهای روز بر علیه وحشت از 9 / 11 و جنگ نوظهور با عراق. بزرگترین اعتراض ضد جنگ در تاریخ لندن او را به عنوان او در مورد روز او می گذراند. هنری، مانند هر کس دیگری در آن زمان، احساسات مخوف آمریكایی / انگلیس را برانگیخته است و نگرانی او در نمایش کامل است. در یک لحظه، او و دخترش احتمال جنگ را در نظر می گیرند، سعی می کنند صحنه های مختلفی را که طی پنج سال بر اساس آن تصمیم گیری می شود، تصور کنند. من احساس تاسف خوردم چون من این را خوانده ام، سال ها پس از پایان جنگ فاجعه آمیز، بسیاری از جان ها از بین رفته اند، تروریسم هنوز یک ترس جهانی است، دشمنان ما در حال افزایش است و جهان در مکان بسیار تاریک است. رمان از طریق راوی شخص ثالث است و تنها از طریق هنری چشم می گوید. با این حال، من می توانستم بدون فرار از بازی های بسیار پیچیده ای از شمشیر و بعضی از بازماندگان بخش خانواده، به ویژه در دیدار معصوم با تونی بلر، اقدام کنم. در کل، این یک داستان جالب بود. اوان استاد در جذب هنری همزمان، متضاد، و در عین حال بسیار تفسیر و حساس است.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شنبه
خرید کتاب شنبه
جستجوی کتاب شنبه در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
حوصله ام سر رفته؛ من انجام داده ام من خيلي دوست داشتم تا حد زيادي مجبورم كنار بگيرم كه هيچ كدام از رمانهاي McEwans قدرتمند نبودند. چیزی است که سرعت تدریجی آشکار برای تمسخر به دلیل موضوع است. معاینه بیش از حد یک هدف داشت. اما در اینجا ما زندگی یک دکتر معمولی دچار سکته مغزی هستیم و ما یک روز کامل در زندگی خود را بررسی می کنیم. برخی از مردم زندگی می کنند ممکن است ارزش تجزیه و تحلیل درد آرام آرام، اما او، من فقط به نگرانی. اما حتی این که چرا من ترک کردم. من با فراوانی ف کلمات خسته شدم زبان قوی به علاوه یک داستان که جذب علاقه من نیست ترکیب خوبی است. اگر می خواهید یک داستان خوب را بخوانید که تاثیر مشابهی دارد، داستان کوتاه Swimmer توسط John Cheever را بخوانید. این سالهاست که من این داستان را خواندهایم و دوست داشتم، اما یادم میآید از موهبت روز و زندگی او لذت ببرم. و خیلی کوتاهتره
مشاهده لینک اصلی
این کتاب من را به خود جلب کرده است. نوشتنش سبک و صدایی دارد و به من مربوط می شود که تقریبا مهمتر از داستان است. شخصیت اصلی جراح مغز است و من با توصیف هایی در تئاتر عامل جلب شدم. و من معمولا به این نوع توصیف ها توجه می کنم. اما، وایسن، پوست یک خانم با چهره از جمجمه خود و سپس از طریق بینی رفتن؟ امتحان کنید که در خانه است. اکنون، معضل من با این کتاب است. کمی بیشتر از نیمه راه، داستان مارپیچی به سبک خشونت آمیز سبک فیلم و یا بیشتر تهدید خشونت است. قطعا این موضوع به صورت آلی است. اما وقتی متوجه شدم که در این مسیر بود، قلب من غرق شد. فقط یک فیلم هیجان انگیز دیگر با قلاب خود را از سرفصل هایripped @ من امیدوارم McEwan تلاش می کند چیزی بیشتر ظریف در بار بعدی.
مشاهده لینک اصلی
نه به عنوان درخشان به عنوان کفاره (یا کفاره است که واقعا کتاب استثنایی!)، اما هنوز هم خوب است! به خصوص آخرین پنجاه حزب، مک ایوان به سادگی به عنوان خوانده شده به پایان است. حتی اگر شما قرارداد baÅ¡ نیست بدیهی است جالب به دنبال هر یک، اما baÅ¡ در هر مرحله از قهرمان، در حالی که بیمار operiÅ¡e و یا یک ناهار واقعی، شما را به تحسین دقت که متوجه حتی کوچکترین جزئیات، مشاهده، تفکر ... در حال حاضر وقتی که من در مورد آن فکر می کنم، یک زن و شوهر از لحظات تا حدودی عجیب و غریب بدون که من می توانم، اما همه در همه، کتاب تصور وجود دارد!
مشاهده لینک اصلی
اگر چه در مورد شخصیت های اصلی زندگی غیر قابل باور است (به ویژه پسر 18 ساله Theos در حال حاضر اتفاق می افتد حرفه ای به عنوان یک گیتاریست بلوز)، من دوست داشتم این به خوبی گفت: @ روز در زندگی @ داستان. هنری شایسته ترین پدر، 48 ساله، جراحی مغز و اعصاب نیست، اما من لذت بردم از اینکه چگونه مک یوان سرش را باز می کند (بدون پانک در نظر گرفته شده) و افکار دوجانبه اش را در طول این روز زمستانی از بین می برد در لندن، فوریه 2003. شنبه معمولا یک روز آرام بخش برای هنری است که شامل یک بازی اسکواش صبحگاهی با یک همکار، خرید و اجناس و بازدید از مادرم سالخورده در خانه است. در این شنبه ویژه، او در مورد روز خود را پر از آن حوادث، برجسته شده توسط یک مجتمع خانواده برنامه ریزی شده در خانه اش در لندن در میدان ملکه مربع است. با این حال از صبح زود همه چیز در هر دو راه بزرگ و کوچک به دور می افتد، و به خوبی در روز از جهنم به وجود می آید. افکار متضاد مختلف هنری در مورد شغل خود، خانواده اش و رویدادهای روز بر علیه وحشت از 9 / 11 و جنگ نوظهور با عراق. بزرگترین اعتراض ضد جنگ در تاریخ لندن او را به عنوان او در مورد روز او می گذراند. هنری، مانند هر کس دیگری در آن زمان، احساسات مخوف آمریكایی / انگلیس را برانگیخته است و نگرانی او در نمایش کامل است. در یک لحظه، او و دخترش احتمال جنگ را در نظر می گیرند، سعی می کنند صحنه های مختلفی را که طی پنج سال بر اساس آن تصمیم گیری می شود، تصور کنند. من احساس تاسف خوردم چون من این را خوانده ام، سال ها پس از پایان جنگ فاجعه آمیز، بسیاری از جان ها از بین رفته اند، تروریسم هنوز یک ترس جهانی است، دشمنان ما در حال افزایش است و جهان در مکان بسیار تاریک است. رمان از طریق راوی شخص ثالث است و تنها از طریق هنری چشم می گوید. با این حال، من می توانستم بدون فرار از بازی های بسیار پیچیده ای از شمشیر و بعضی از بازماندگان بخش خانواده، به ویژه در دیدار معصوم با تونی بلر، اقدام کنم. در کل، این یک داستان جالب بود. اوان استاد در جذب هنری همزمان، متضاد، و در عین حال بسیار تفسیر و حساس است.
مشاهده لینک اصلی